فهرست مطاب این یادداشت:
- مقدمه
- برجهای شعله
- برج تلویزیون
- سالن کريستال هال
- مرکز فرهنگي حيدرعلياف
- موزه فرش آذربايجان
- بلوار ساحلي باکو
- طرح هاي آينده توسعه گردشگري آذربايجان
مقدمه
باکو، پايتخت جمهوري آذربايجان، بزرگترين شهر و همچنين بزرگترين بندر اين کشور است. اين شهر در ساحل غربي درياي کاسپین در شبه جزيره آبشوران قرار دارد و يکي از مناطق نفتخيز جهان ميباشد. باکو پرجمعيتترين و يکي از زيباترين شهرهاي قفقاز است. کشور کوچک آذربايجان با حدود 5/9 ميليون نفر جمعيت و 87 هزار کيلومتر مربع وسعت، يکي از موفقترين کشورهاي آسياي ميانه و حاشيه کاسپین در ساخت سازههای مدرن مهندسي به عنوان نمادهاي شهري و ابزاري براي افزايش درآمد گردشگري بوده است.
فاخرترين و عظيمترين اين نمادهاي شهري در شهر زيباي ساحلي باکو ساخته شدهاند. البته بخش قديمي و باستاني شهر همچنان به قوت و رونق خود باقيست. از بين تعداد بسيار زياد نمادهاي شهري مدرن، ميتوان پنج نماد معروف و بزرگ را نام برد که به آنها اشاره ميشود. زيبايي و جذابيت شهر باکو به حدي است که امروزه از آن به عنوان عروس منطقه قفقاز نام برده ميشود.
آيا هيچيک از شهرهاي ساحلي شمال کشور ما قابل مقايسه با باکو هستند؟ آيا حتي فقط يک سازه عظيم مهندسي به عنوان نماد شهري مدرن در شهرهاي شمالي ما وجود دارد؟ نبود تفکرات مدرن مهندسي در حوزه گردشگري را ميتوان عامل اصلي اين عقب افتادگي در دهههاي گذشته دانست.
پنج نماد معروف بندر باکو آذربایجان
برج هاي شعله (Flame Towers)
اين سه برج با سه ارتفاع متفاوت 182و 165 و 161 متر جزء بلندترين آسمانخراشهاي باکو محسوب ميشوند که از تمام شهر قابل رويت هستند. ساخت آن در سال 2007 شروع و در سال 2012 به پايان رسيد. علت نامگذاري اين سه برج، شباهت آنها به شعلههاي آتش و به مناسبت کشف گاز در اين کشور است. اين سه برج، نماد مدرنيته باکو است و جلوه اي خاص به شهر بخشيده است.
اين برج توسط يک شرکت آمريکايي معماري متخصص در طراحي نمادهاي شهري به نام HOK طراحي شد و پيمانکار ساخت و مديريت آن نيز شرکت آمريکايي Hill International بود. عظمت اين پروژه خارق العاده مهندسي به حدي بود که شبکه علمي ديسکاوري يک برنامه خاص با نام Azerbaijan’s Amazing Transformation براي تشريح اين ابرپروژه مهندسي توليد کرد و در آن ادعا کرد که چهره آذربايجان از يک کشور عقب افتاده آسيايي به يک کشور مدرن با چهره اروپايي تغيير يافت.
اين مکان داراي انواع رستوران ها، کافه ها، هتل هاي رو به درياي کاسپین و مکان هاي تفريحي است. برج هاي سه شعله از هر نقطهاي از شهر باکو قابل رويت هستند چراکه علاوه بر ارتفاع حدود 180 متري برجها، آنها را بر روي زمينهاي مرتفع باکو ساختهاند. نماي برجهاي شعله توسط بيش از ده هزار لامپ LED پر قدرت به صفحات نمايشگر بسيار بزرگي تبديل ميشود که به صورت شعله هاي آتش نشان داده مي شوند و در شب، چشم انداز بسيار زيبايي دارد و باعث ميشود که گردشگري ساحلي و دريايي در شب نيز همچنان رونق داشته باشد. توجه به گردشگري در شب بخصوص در مناطق گرم و شرجي که مردم در فصل تابستان معمولا بعد ازظهر ازمنزل براي تفريحات خارج ميشوند بسيار ضرورت دارد.
براي ساخت اين برج 350 ميليون دلار هزينه شده است البته بدون بودجه دولتي و صرفا با تکيه بر سرمايههاي کوچک و بزرگ مردمي بطوريکه يکي از اين برج ها هتل (Fairmont Hotel )(داراي 250 اتاق و 61 سوئيت مجلل )، يکي ساختمان تجاري (داراي 33 هزار مترمربع فضاي تجاري و خدماتي) و ديگري ساختمان مسکوني (داراي 130 واحد منزل مسکوني مجلل در 33 طبقه) ميباشد.
اين الگوي موفق، دقيقا حلقه مفقوده تامين مالي پروژههاي بزرگ تفريحي در ايران است چراکه تصور ميشود کل سرمايه چنين پروژههايي بايد توسط دولت تامين شود که اين اشتباه است و دولت صرفا نقش هدايتگري دارد. در چنين مجموعههايي صدها يا هزاران واحد تجاري و مسکوني ساخته ميشوند که معمولا از محل پيشفروش آنها به مردم عادي با سرمايههاي کوچک و متوسط، سرمايه لازم براي ساخت پروژه تامين ميگردد. چنين تجربهاي در ايران در ساخت مجموعه عظيم شانديز مشهد وجود دارد که ميتواند الگويي براي توسعه گردشگري شهرهاي ساحلي ايران باشد بخصوص در شهرهاي شمالي ايران که مردم از تمکن مالي مناسبي برخوردار هستند.
برج تلويزيون باکو(Baku TV Tower)
اين برج مخابراتي داراي ارتفاع 310 متر بوده و در سال ۱۹۹۶ ساخته شده است. اين برج تلويزيوني بلندترين سازه در کشور آذربايجان است که همه ساله گردشگران زيادي را مجذوب خود ميکند .اين برج زيبا را از تمام شهر ميتوان ديد. برجي بزرگ که علاوه بر استفاده مخابراتي، درون خود رستوران گردان و امکانات تفريحي دارد.
ساخت اين برج در سال ۱۹۷۹ (در زمان شوروي سابق) شروع شد و قرار بود که در سال ۱۹۸۵ به اتمام برسد اما به دلايلي اين طرح طبق برنامه پيش نرفت و پس از بازگشت حيدر علي اف به قدرت در سال ۱۹۹۳، ساخت و ساز اين برج ادامه پيدا کرد و در سال ۱۹۹۶ با همکاري شخص حيدر علي اف و مقامات آذربايجان، برنامه مجللي براي افتتاح اين مجموع برگزار شد. رستوران چرخان طبقه ۶۲ ام اين برج (در ارتفاع ۱۷۵ متري) در سال ۲۰۰۸ افتتاح شد و يک نماي 360 درجه از شهر باکو را فراهم ميکند.
سالن کريستال هال باکو (Baku Crystal Hall)
کريستال هال باکو که در پايتخت کشور آذربايجان و در سواحل باکو و در نزديکي ميدان پرچم باکو واقع شده است در واقع يک سالن و ورزشگاه چند منظوره سرپوشيده مي باشد که بعد از تصميم به ساخت آن در سال 2011 در کمتر از يک سال ساخته شد و در سال و در 2012 به اتمام رسيد و توسط رئيس جمهور الهام علي اف افتتاح گرديد.
ساخت اين پروژه در حدود 350 ميليون هزينه داشته و جزء سازههاي مدرن و فوق العاده در شهر باکو به حساب ميآيد که توسط شرکت آلماني GMP طراحي و ساخته شد. اين ورزشگاه بسيار مدرن حدود 25 هزار نفر ظرفيت دارد. بدليل محدوديت طول سواحل در باکو، دولت آذربايجان براي احداث کريستال هال و محوطه باز ميدان پرچم، تعداد زيادي از منازل مسکوني آن منطقه را به اجبار تخريب کرد و مردم ساکن آن را به مناطق ديگر منتقل کردند.
مرکز فرهنگي حيدرعلياف (Heydar Aliyev Center)
اين مرکز فرهنگي با مساحت 57 هزار مترمربع، مکاني بسيار مدرن و جذاب با معماري فوق العاده است که توسط زاها حديد، طراح مشهور عراقي، طراحي شده است. هزينه ساخت اين سازه جذاب مهندسي 250 ميليون دلار بوده است و در بازه زماني 5 ساله (2012-2007) طراحي و ساخته شده است و در سال 2012 رسما توسط الهام علي اف افتتاح گرديد.
موج و انحناي طراحي شده بر بام اين ساختمان، جلوهاي چشمگير به آن بخشيده است و يک سازه خارق العاده و منحصربفرد مهندسي را ايجاد کرده است. ارتفاع بلندترين طاق آن 74 متر است. اين طراحي، برنده جايزههاي متعدد معماري در سطح بين المللي شده است.
داخل اين مرکز هم نمايشگاه دائمي از لوازم، هدايا، اتومبيلها و لباسهاي حيدرعلياف، رئيس جمهور آذربايجان ديده ميشود. همچنين اين مرکز به عنوان مکاني براي برگزاري کنسرت، کنفرانس و تئاتر مورد استفاده قرار مي گيرد.
موزه فرش آذربايجان (Azerbaijan Carpet Museum)
اين مکان جهت آشنايي گردشگران و توريستها با صنعت فرش آذربايجان و تبليغ آن فراهم شده است. در اين موزه، فرش هاي آذري، ايراني و داغستاني نگهداري ميشود.
علاوه بر اين همه زيبايي، معماري ساختمان نيز به عنوان سازهاي شبيه به فرش لوله شده، خودنمايي ميکند و توانسته است خود را به عنوان يک جاذبه گردشگري و شاهکار طراحي معماري در آذربايجان مطرح کند. اين نماد، توسط طراح اتريشي به نام Franz Janz طراحي شده و ساخت آن ظرف 6 سال و با هزينه 100 ميليون دلار انجام شد و در سال 2014 افتتاح گرديد.
بلوار ساحلي باکو
اغلب نمادهاي شهري و مراکز گردشگري ذکر شده در فاصله چند صدمتري بلوار ساحلي باکو قرار دارند. اين بلوار، مکاني زيبا و مشرف به درياي کاسپین است که در شب، نمايي منحصر به فرد دارد. اين بلوار داراي جاذبههايي مانند رستورانها، فروشگاهها، پارکها، موزهها، سينما، سالنهاي ورزشي، هتلها و کافهها، مسيرهاي پيادهروي و دوچرخهسواري است.
علاوه بر اين، خانواده ها، جوانان و نوازنده هاي آماتور هر شب در اين مکان گرد هم مي آيند و به اين ترتيب، فضايي گرم و صميمي ايجاد مي شود. سايه ساختمانهاي بلند و مجلل در آب دريا منعکس شده و باعث ميشود که نه تنها گردشگري در شب متوقف نشود، بلکه رونق ويژهاي نيز داشته باشد.به دليل تراکم اماکن اقامتي و مسکوني و هتلها در اطراف اين بلوار، گردشگري در اغلب فصلهاي سال رونق دارد.
شايد در طول سواحل ايراني 900 کيلومتري در اطراف درياي کاسپین نتوان هيچ منطقهاي با اين اوصاف پيدا کرد.
طرحهاي آينده توسعه گردشگري آذربايجان
کشور آذربايجان يک کشور کوچک ولي نفتخيز است. اين کشور نيز همانند کشورهاي عربي تصميم دارد تکيهگاه مالي خود را از نفت به گردشگري انتقال دهد. تجربه موفق کشورهايي مانند امارات و قطر در اين زمينه باعث شده آذربايجان نيز اين مسير را بيازمايد.
کشور آذربايجان از دو مزيت عمده نسبت به کشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس براي توسعه گردشگري برخوردار است: 1- آب و هواي به مراتب بهتر 2- نزديکي جغرافيايي و فرهنگي به مرکزيت جمعيتي اروپا و روسيه و ايران و ترکيه. آذربايجان بخوبي ميداند که صرفا با تکيه بر آثار باستاني و طبيعت زيبا نميتواند شانس چنداني در جذب گردشگر داشته باشد چراکه کشورهايي مانند ترکيه و ايران داراي آثار باستاني بيشتر و قديميتري نسبت به آذربايجان هستند.
لذا به همين دليل است که آذربايجان در 15 سال اخير تمرکز بالايي بر ساخت سازههاي فاخر مهندسي و ايجاد جذابيتهاي گردشگري جديد داشته است و به همين دليل است که شهر کوچک باکو داراي تعداد زيادي نماد شهري مدرن است. همچنين باکو در نظر دارد تا سال 2030 حداقل پنج نماد شهري فاخر و عظيم ديگر در باکو و ساير شهرهاي آذربايجان ايجاد کند بهگونهاي که علاوه بر باکو، ساير شهرها را نيز به مقصد گردشگري تبديل کند.
فقط يکي از اين پنج نماد جديد، يک هتل هلالي شکل مجلل با يک معماري خارق العاده و منحصربفرد در دنيا خواهد بود که در داخل آب دريا ساخته شده و داراي يک آکواريوم بزرگ بوده و به عنوان بزرگترين و شيکترين هتل حاشيه درياي کاسپین ايفاي نقش خواهد کرد.
اين طرحهاي بزرگ و عجيب مهندسي قطعا نگاه گردشگران را بيش از پيش متوجه آذربايجان خواهد کرد.
سهم آذربايجان از گردشگر خارجي در سال 2005 کمتر از 100 هزار نفر بود ولي توانست سهم خود را در سال 2019 به بيش از يک ميليون و دويست هزار نفر برساند و براي سال 2030 براي چهار ميليون نفر مسافر برنامهريزي کرده است. در سال ۱۹۹۹ قانوني درباره توسعه مدرن گردشگري در مجلس ملي جمهوري آذربايجان به تصويب رسيد. در ۲۷ ژوئيه سال۱۹۹۹، حيدر علياف، رئيسجمهوري وقت جمهوري آذربايجان دستوري ويژه در مورد اجرايي شدن قانون جديد گردشکري صادر کرد و او از افرادي بود که در توسعه گردشگري آذربايجان پس از فروپاشي شوروي، نقش کليدي داشت.
همانند کشورهاي عربي حاشيه خليج فارس، يکي از ريسکهاي سرمايهگذاري آذربايجان اين است که داراي جمعيت بومي بسيار کم و گردشگر داخلي محدود است لذا بايد بتواند موفقيت زيادي در جذب گردشگر خارجي داشته باشد. اين در حاليست که ايران از اين نظر، با داشتن 82 ميليون نفر جمعيت، از يک پشتوانه داخلي محکم براي تامين توجيه اقتصادي پروژههاي گردشگري برخوردار است.
مثلا گفته ميشود که هرساله فقط در فصل بهار در حدود 25 ميليون نفر از جمعيت ايران به شهرهاي ساحلي شمالي ايران سفر ميکنند. اين تعداد گردشگر داخلي و درآمد هنگفت ناشي از آن، ميتواند توجيه اقتصادي کافي براي هر نوع پروژه عظيم گردشگري ايجاد کند.
علاوه بر گردشگران داخلي، ميليونها مسافر عرب هرساله از شهرهاي شمالي ايران بازديد ميکنند ولي متاسفانه ايران عليرغم درآمد بالاي گردشگري داخلي و خارجي، بدليل عدم وجود ديدگاههاي مدرن و مهندسي در حوزه گردشگري نتوانسته در ساخت نمادهاي فاخر شهري توفيقي داشته باشد.
چندين دهه است که تمرکز مديران گردشگري ايران بر دو حوزه استوار بوده است: 1- آثار باستاني 2-طبيعت زيبا. اصولا هيچ نگاه مهندسي در کار نبوده است که بتوان با ساخت سازههاي مهندسي و عمراني عظيم، جذاب و فاخر، مجموعههاي مدرن گردشگري ايجاد کرد و به همين دليل است که در 900 کيلومتر سواحل ايران در حاشيه درياي کاسپین حتي يک نماد شهري فاخر و مدرن و معروف نميتوان يافت.
اين در حاليست که ايران در چهار دهه گذشته، هم از نظر توانايي مالي و هم از نظر توانايي مهندسي و طراحي به هيچ وجه قابل مقايسه با کشوري مانند آذربايجان نبوده است. تفکرات مهندسي بلندپروازانه و جاهطلبانه لازمه توسعه هر کشوري است که متاسفانه در ايران بدليل فقدان اين تفکرات، بودجههاي ساليانه صرف امور جاري و گذران معيشت و برخي طرحهاي کوچک ميشود.
الان اگر کسي به شهرهاي بندر ترکمن، بابل، بابلسر، چالوس، رامسر، بندر انزلي و آستارا سفر کند، در هر شهري بايد از چه نمادهايي عکس يادگاري بگيرد تا نشان دهد که به اين شهرها سفر کرده؟!.
در همه کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه دنيا، شهرهاي ساحلي بزرگ و حتي کوچک براي خود يک نماد شهري مدرن و معروف دارند؛ از جنوب شرقي آسيا گرفته تا آسياي ميانه و اروپا و آمريکاي شمالي و حتي جنوبي.
مديران گردشگري ايران هرگز توجه نداشتهاند که همين سازههاي عظيم مهندسي اگر امروز ساخته شوند، ظرف چند دهه آينده تبديل به «آثار باستاني» ميشوند مانند بسياري از امارتهايي که در زمان پهلوي ساخته شدند و امروزه به عنوان آثار باستاني از آنها حراست ميشود.
مسئله بعدي در توليد و توزيع عادلانهتر درآمد در مناطق ساحلي کشور است چراکه نمادهاي شهري يک «هزينه» نيستند بلکه «سرمايهگذاري» هستند. مثلا زياد شنيده ميشود که برج ايفل هر چهار ماه به اندازه يکبار هزينه احداث خود، براي فرانسه کسب درآمد ميکند يعني بازگشت سرمايه آن چهار ماهه است!. ميتوان با تعويض نگاههاي کهنه مديريتي در يک بازه زماني ده ساله تحولات بزرگي در حوزه گردشگري ساحلي و دريايي در شمال و جنوب ايران و بخصوص در سواحل شمالي ايجاد کرد چراکه از درآمد گردشگري بسيار بالايي برخوردار هستند و فقط اگر هرساله 5 درصد از اين درآمد صرف ساخت نمادهاي شهري شود، تحولات بزرگي را شاهد خواهيم بود.
بررسي بالا نشان ميدهد که تقريبا همه نمادهاي شهري کشور آذربايجان در يک بازه زماني 8 ساله در فاصله سالهاي 2007 تا 2014 ساخته شدهاند: برج شعله (2012-2007)، کريستال هال (2012-2011)، مرکز حيدر علي اف (2012-2007) و موزه فرش (2014-2008). يعني اگر تفکرات مديريتي مدرني وجود داشته باشد، کارهاي بسيار بزرگ و تحول آفريني ميتوان در يک بازه زماني ده ساله انجام داد.
تقريبا ساخت تمامي نمادهاي شهري باکو و تغيير چهره اين کشور، مديون تفکرات مديريتي مدرن رئيس جمهور، الهام علي اف است. همچنين ملاحظه ميشود که کل هزينه ساخت چهار نماد اصلي فوق در حدود يک ميليارد دلار بوده است: برج شعله (350 ميليون دلار)، کريستال هال (350 ميليون دلار)، مرکز حيدر علي اف (250 ميليون دلار) و موزه فرش (100 ميليون دلار). مبلغ يک ميليارد دلار ظرف 8 سال هزينه شده است يعني بطور متوسط هر سال 125 ميليون دلار براي ساخت نمادهاي شهري در اين کشور هزينه شده است.
حالا چنين مبلغي در مقايسه با گردش مالي بخش دولتي و خصوصي ايران بسيار ناچيز است يعني حتي اگر کل مبلغ 125 ميليون دلار در سال بخواهد توسط دولت هم هزينه شود، امکانپذير است به شرطي که مقامات و مديران کشور در اين زمينه توجيه باشند. البته بايد رويکرد اصلي تامين سرمايه گردشگري مبتني بر هدايت سرمايههاي کوچک و بزرگ مردم به اين سو باشد که در چنين طرحهايی بزرگي لازم است.
به نظر ميآيد در اين حوزه، بدنه مديريتي بايد از پايين به بالا توجيه شوند (از کارشناسان گردشگري تا شوراي شهرها و شهرداران و فرمانداران و استانداران) و آنها را به اين باور رساند که در ايران نيز ميتوان کارهاي خارق العاده مهندسي انجام داد. مثلا چه کسي تصور ميکرد که در تهران بتوان يک درياچه بزرگ و مجلل و مدرن مانند درياچه چيتگر ايجاد کرد.
با «فکرهای کوچک و دلهای ترسان مديريتی» نميتوان کارهاي بزرگ و خارق العاده انجام داد. چشمها را بايد شست، جور ديگر بايد ديد. در اين راه اگر فقط يکي از شهرهاي ساحلي کاسپین اقدام به طراحي و ساخت يک نماد عظيم شهري کند خودبهخود الگوي موفقي براي ساير شهرهاي ساحلي خواهد شد تا اين اقدام را تکرار کنند ولي هميشه مشکل اصلي در نقطه شروع يک کار است که نيازمند همت والا و ديدگاه مدرن است. نبايد غفلت نمود که اسم رمز اين تحولات، ساخت «نمادهاي فاخر شهري» به عنوان مرکزيت مجموعههاي مدرن گردشگري است.
عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی مالک اشتر