به گزارش مرینپرس، در يک ماه اخير چندين مرتبه کشتیهای تجاری ايران و اسرائيل مورد حمله متقابل قرار گفتهاند که آخرين مورد آن، حمله به کشتی ساويز در دريای سرخ بوده است. اين کشتي برای پشتيبانی کشتیهای نظامی ايران در مقابله با دزدی دريايی برای چند سال در اين محل مستقر بوده و ماهيت و وظيفه آن قبلا به سازمانهای دريايی اطلاع داده شده بود.
در اين تقابل، منشاء حمله به کشتیهای تجاری همواره نامعلوم بوده ولی کارشناسان نظامی دنيا معتقد هستند که اسرائيل از زيردريايیهای پرتعداد دوربرد خود برای اين اهداف استفاده میکند. مثلاً گفته میشود که کشتی ساويز که در آبهای دور از اسرائيل مورد هدف قرار گرفته، توسط زيردريايیها (و مينهای چسبان غواصی حمل شده توسط زيردريايی) مورد اصابت قرار گرفته است.
اسرائيل در دو دهه اخير روی توسعه ناوگان زيردريايیهای نظامی خود متمرکز بوده است چراکه میداند در چنين مواردی نمیتواند روی همکاری کشورهای ديگر حساب کند لذا برای ضربه زدن مخفيانه چارهای جز فراهم نمودن ناوگان زيردريايي ندارد. اغلب زيردريايیهای اسرائيل توانايي حمل موشک نيز دارند و میتوانند به اهداف خود در دوردست بهطور ناشناس حمله کنند.
هم اکنون اسرائيل دارای 6 فروند زيردريايی 1650 تنی (و 2000 تنی) کلاس دلفين است که توسط آلمان برای آنها طراحی و ساخته شده است و از سال 1999 تا سال 2020 به مرور در اختيار اسرائيل قرار گرفته است. 3 فروند ديگر را نيز در سال 2020 سفارش داده است که اين زيردريايیها مجهز به پيل سوختی بوده و دارای برد بيش از 8000 مايل دريايی (15000کيلومتر) هستند که میتوانند بهراحتی خود را نه تنها به دريای سرخ بلکه تا دريای عمان و انتهای خليج فارس نيز برسانند و برگردند.
کشتی ساويز در دهانه دريای سرخ مستقر بوده يعنی حدود 2000 کيلومتر با سواحل اسرائيل فاصله دارد. اسرائيل با اين اقدام خود، خواسته است توانايي تهديد متقابل در آبهای دور دست را به رخ ايران و جهان بکشد. زيردرياييهای دلفين دارای قابليت حمل و پرتاب موشکهای کروز با برد 1500 کيلومتر هستند که به آنها کمک میکند تا هر نقطهای از خاورميانه را در تيررس زيردريايیهای خود داشته باشند.
ابزار ايران در پاسخ به تهديد زیردریاییهای اسرائیلی چیست؟
حالا بايد ديد ابزار ايران در پاسخ به اين تهديد متقابل چيست؟ به اعتقاد کارشناسان نظامي دنيا، بهترين ابزار برای مواجهه با يک زيردريايی، يک زيردريايی است. آيا هم اکنون ايران دارای تعداد کافي از زيردريايیهای دوربرد برای حضور در دريای سرخ و شمال اقيانوس هند برای پاسخ به چنين تهديداتی هست؟ يا زيردريايیهايی دارد که بتواند از کشتیهای مستقر شده خود در دريای سرخ و اقيانوس هند حراست کند؟ مسلما داشتن ناوگان سطحی بدون حمايت ناوگان زيرسطحی حراست کننده، غيرممکن است. مقام معظم رهبری از سال 1388 براي حضور نيروی دريايی ايران در مدار 10 درجه (هم عرض با دريای سرخ و اقيانوس هند) تاکيد داشتند. قطعا حضور در آبهای مواج اقيانوسی نيازمند نسل جديدی از کشتیها و زيردريايیها است که اگر اين اهتمام ظرف 12 سال گذشته بهطور جدی اجرايي شده باشد هم اکنون ايران بايد بتواند بهطور قدرتمندانهای جواب اين تهديدات را بدهد.
جستوجوهای اينترنتی و مصاحبههای مکرر مقامات نظامی ايران نشان میدهد که ايران دارای تعداد زيادی (در حدود 20 فروند) زيردريايیهای کوچک 120 تنی به نام زيردريايي غدير است که با توجه به تناژ کوچک، براي عمليات در خليج فارس و آبهای با ارتفاع موج کم مناسب هستند. برای حضور در آبهای دوردست ايران سه فروند زيردريايی کلاس طارق (کلاس کيلو روسی) 2400 تنی دارد که حدود 40 سال از عمر آنها میگذرد و بعضا در حال تعميرات اساسی هستند.
زيردريايی ديگر ايران، يک فروند زيردريايی 500 تنی کلاس فاتح است که يک زيردريايی کاملا ايرانی است و طبق اطلاعات اينترنتی و اعلام مقامات نظامی ايران تنها يک فروند از آن موجود است و فروندهای بعدی آن که قرار بود ساخته شود به دلايل نامعلوم ساخته نشده است.
زيردريايیهای سنگينیتر ايرانی نيز طبق اعلام رسمي نشريات ايران و از زبان مسئولين وزارت دفاع همان کلاس بعثت خواهد بود که آن هم در دست طراحي و مقدمات ساخت است و احتمالا ظرف 7-10 سال آينده در اختيار نيروی دريايی خواهد بود نه زودتر. بهنظر ميرسد ايران آن جديت لازم در تامين و توسعه ناوگان زيرسطحی که در دهه 80 داشت را هم اکنون بهدلايل نامعلوم ندارد که آن را از تعداد زيردريايیهای دوربرد موجود ايران میتوان فهميد.
نکات قابل تامل در این زمینه
1.در گذشته تهديد اصلی عليه ايران در خليج فارس بود ولی هم اکنون با اقتدار مناسب ايران در خليج فارس در حوزه سطحی و زيرسطحی، بهنظر میرسد که محل تهديد از خليج فارس به عمق اقيانوس و آبهای دوردست منتقل شده است.
2.در شرايط کنونی، يک ارزيابی کلي نشان میدهد که ايران در حوزه تقابل زيرسطحی در آبهای دوردست شرايط ايدهآلی ندارد. اگر دستورات مقام معظم رهبری درسال 88 مبني بر لزوم حضور در مدار 10 درجه کره زمين با جديت و همت بيشتری دنبال میشد هم اکنون ايران بايد ناوگان قدرتمندی از زيردرياييهای دوربرد در آبهای دوردست اقيانوسی میداشت.
3.زيردريايیهای اسرائيلی و اغلب زيردرياييهای نسل جديد دنيا، حتی زيردريايیهای ديزل الکتريک تناژ کوچک و متوسط به موشکهای برد متوسط (بيش از 1500 کيلومتر) مجهز شدهاند حتی در طراحی زيردريايی ديزل الکتريک 950 تنی آمور روسی از لانچرهای عمودی پرتاب موشک استفاده شده است. بهنظر میآيد که در نسل آينده زيردرياييهای ايرانی بايد جايگاه ويژهای برای موشکها در نظر گرفت. ايران دارای فناوری بومی انواع موشکهای کروز و بالستيک است و لذا بايد قطعا از اين مزيت نظامی بر روی زيردرياييهای خود استفاده کند و مرزهای دفاعي خود را به کمک زيردريايیها تا وسط اقيانوسها امتداد دهد. زيردريايیای که صرفاً مجهز به اژدر باشد مربوط به نسل جنگ جهانی دوم است.
4.يکی از رويکردهای نوين دنيا در جهت حضور زيردريايیها در آبهای دوردست، استفاده از پيل سوختی است که علاوه بر کم هزينه بودن و بیسروصدا بودن، باعث افزايش فوق العاده برد زيردريايیها میشود و اسرائيل از اين مزيت بهخوبی استفاده کرده ولی تا به امروز هيچ زيردريايی ايرانی مجهز به پيل سوختی نشده است. ايران يک سابقه 30 ساله در زمينه پيل سوختی دارد ولی متاسفانه همت لازم برای بهکارگيری آن در زيردريايی وجود نداشته است. از يکی دو دهه قبل تاکنون بهطور متعدد در مصاحبههای فرماندهان ارتش و وزارت دفاع شنيده شده که در آينده زيردريايیهای کلاس فاتح و بعثت به پيل سوختی مجهز خواهند شد. سوال اينجاست که پس از گذشت چند دهه آيا نبايد هم اکنون يک زيردريايی پيل سوختی داشته باشيم تا بتوانيم دست برتر را در تهديدات زيرسطحی عليه اسرائيل در آبهای دور دست داشته باشيم؟
ضرورت تجهیز زیردریاییهای بومی به موشک دوربرد و پیل سوختی
بهنظر میرسد با توجه به تهديدات مکرر عليه ايران در آبهای دور دست و بهخصوص شرايط فعلی يمن و لزوم تضمين حضور مطمئن ايران در دريای سرخ و شمال اقيانوس هند، چارهای جز تمرکز بر زيردريايیهای دوربرد نباشد. تامين الزمات حضور موثر در مدار 10 درجه کره زمين از سال 1388 خواسته رهبری بوده که بهنظر میرسد تا تحقق آن فاصله طولانی وجود داشته باشد و همت و تمرکز بيشتری را طلب میکند هرچند که تلاشهای ارزشمندی در دو دهه گذشته در اين حوزه انجام شده است.
تهديد زيردريايیهای اسرائيلی که از 20 سال پيش تحويل آنها شده بايد خيلي جدیتر گرفته میشد و ناوگان زيردريايیهایی از ايران برای تقابل با آنها بايد در اين 20 سال فراهم ميشد. باید بپذيريم که زيردريايیهايی که مجهز به موشک (دور برد يا برد متوسط با برد بيش از 1500 کيلومتر) نباشد و همچنين پيل سوختی (يا هر نوع سيستم رانش مستقل از هوا AIP) براي تامين برد زياد زيردريايی (با برد بيش از 10 هزار مايل) نباشند در دنيای امروز کارايی کمی داشته و همان فناوری زيردريايیهای جنگ جهانی دوم هستند.