همهی شهرهای ساحلی بزرگ و مهم دنیا، ازجمله برخی کشورهای کوچک همسایه ایران، بدون استثنا، دارای یک یا چند نماد شهری معروف هستند که بهعنوان مرکزیت یک مجموعه تفریحی و گردشگری بزرگ ایفای نقش کرده و چهره شهرهای ساحلی را متحول کردهاند.
اما متاسفانه، هیچیک از شهرهای ساحلی ما (چه در شمال و چه جنوب کشور) دارای سازههای فاخر مهندسی معروف بهعنوان نماد شهری و جاذبه گردشگری نیستند. در اینجا، بهمنظور کمک به روشنترشدن ذهن مدیران ارشد و مدیران استانهای ساحلی کشور، سعی میکنیم برخی از این نمادهای معروف را بررسی کنیم.
برای نشاندادن قابلیت اجرا و امکانپذیری چنین طرحهایی، ابتدا به بررسی برخی کشورهای کوچک همسایه پرداختهایم. در گزارشهای قبل، به نمادهای شهری مدرن کشور کویت، کشور آذربایجان، کشور گرجستان، کشور قطر، کشور امارات و کشور اوکراین پرداختیم و در این گزارش، به کشور مالزی میپردازیم.
مالزي را ميتوان موفقترين کشور مسلمان غيرعرب در ساخت نمادهاي شهري دانست. تفکرات مدرن ماهاتير محمد نخست وزير محبوب و افسانهاي مالزي در حوزه گردشگري، منجر به ساخت بلندترين و عظيمترين سازههاي مهندسي و فاخرترين نمادهاي شهري شد. مالزي را امروزه «کشور مسجدهاي شناور» و کوالالامپور را «شهر آسمانخراشها» مينامند. مالزي داراي 4600 کيلومتر خط ساحلي و 40 جزيره است که نقش مهمي در گردشگري اين کشور دارند. اين کشور مسلمان داراي 734 برج آسمانخراش بالاي 100 متر بوده و شهرهاي ساحلي مالزي از زيباترين شهرهاي جهان هستند. گردشگري، دومين منبع درآمد مالزياييها با 30 ميليارد دلار درآمد و 30 ميليون گردشگر ساليانه است (مقايسه با جذب 8 ميليون گردشگر ساليانه ايران!).
مالزي؛ يک کشور مسلمان توسعه يافته و موفق
مالزي 400 سال مستعمره انگليس بود که پس از استقلال از انگليس در سال ۱۹۵۷، حکومت سلطنتي دورهاي را پذيرفت. بر اساس قانون اساسي مالزي، پادشاه، از ميان ۹ سلطان ايالتهاي مختلف مالزي از ۱۳ ايالت، بهطور دورهاي و براي مدت ۵ سال انتخاب ميشود. در چهار ايالت ديگر که سلطان ندارند بالاترين مقام رسمي، فرمانداران انتصابي هستند که آنها نيز با ترتيب خاصي انتخاب شده و مقام تشريفاتي و اختيارات رسمي سلاطين را دارا ميباشند.
پادشاه در مالزي در ظاهر داراي اختيارات و وظايف تشريفاتي است ولي در عمل بر بسياري از امور دخالت داشته و حتي قدرت انحلال مجلس را نيز دارا ميباشد. مالزي کشوري در جنوب شرقي آسيا و پايتخت آن کوالالامپور است. سازمانهاي دولتي و وزارتخانههاي اين کشور به شهر جديد پوتراجايا به عنوان پايتخت اداري اين کشور منتقل شدهاند. اين شهر که در 25 کيلومتري کوالالامپور واقع است، طي مدت 10 سال ساخته شده است. انتقال پايتخت اداري يکي از کارهاي زيربنايي و مهم دولت مالزي بوده است. مالزي عضو سازمان ملل متحد و اتحاديه کشورهاي همسود است. اين فدراسيون شامل سيزده ايالت در جنوب شرقي آسيا است. نام «مالزي» زماني انتخاب شد که فدراسيون مالايا؛ سنگاپور، صباح و ساراواک يک اتحاديه متشکل از ۱۴ ايالت را تشکيل دادند. در سال ۱۹۶۵ سنگاپور از مالزي جدا شد و به کشوري مستقل تبديل گرديد. ساکنين کشور مالزي از سه نژاد مالايي ۶۰٪، چيني۲۷٪، هندي ۲٪ و غيره ۱٪ تشکيل شده است.
اسلام دين رسمي مالزي است و از تعداد 33 ميليون جمعيت اين کشور حدود ۶۱ درصد از مردم داراي دين اسلام بودهاند. مذهب مسلمانان مالزي اغلب شافعي است و البته از برخي فرقههاي ديگر مثل صوفيه و اسماعيليه نيز در اين کشور تعدادي زندگي ميکنند. مالزي داراي مساحت 330 ميليون کيلومتر مربع (معادل 20 درصد مساحت ايران) بوده و طول خط ساحلي آن 4600 کيلومتر است که نشان دهنده يک کشور دريايي با سواحل طولاني است.
همچنين مالزي داراي 40 جزيره کوچک و بزرگ است که نقش مهمي در جذب گردشگر اين کشور دارند. مالزي تا حدود 40 سال پيش يک کشور عقب افتاده آسيايي محسوب ميشد که اقتصاد آن وابسته به منابع طبيعي (بخصوص معادن عظيم قلع) و کشاورزي بود ولي پس از استقلال از بريتانيا در سال 1957 برنامههاي توسعه 5 ساله خود را آغاز نمود. از آنجا که مالزي داراي زيرساختهاي صنعتي و عمراني نبود و از طرفي درآمد ملي پاييني داشت، نميتوانست يک توسعه جهشي را تجربه کند. به مرور از سال 1970 رشد شتابان مالزي شروع شد بطوريکه براي چند دهه بطور پيوسته رشد اقتصادي 7 درصدي را تجربه کرد و اقتصاد خود را از تکيه بر کشاورزي و منابع طبيعي به صنعت و خدمات مهندسي و گردشگري انتقال داد.
توسعه گردشگري بر پايه تفکرات مهندسي نيز يکي از مباني توسعه اين کشور بوده است که نخست وزير افسانهاي آنها يعني «ماهاتير محمد» نقش بسزايي در اين زمينه داشت. او از سال 1981 براي مدت 24 سال بطور ناپيوسته نخست وزير مالزي بود. امروزه رتبه دوم درآمد ناخالص ملي مالزي مربوط به گردشگري است با 30 ميليون نفر گردشگر در سال و درآمد ساليانه 30 ميليارد دلار. برنامهريزي آنها براي بعد از دوران کرونا و در سال 2021 براي 35 ميليون نفر گردشگر است (توجه شود که رکورد جذب گردشگر خارجي ايران حدود 8 ميليون نفر بوده است!). يعني تعداد گردشگران مالزي تقريبا برابر کل جمعيت اين کشور است. تقريبا همه نمادهاي شهري معروف مالزي که کاربري گردشگري دارند در زمان ماهاتير محمد ساخته شدند مثلا برجهاي دوقلوي پتروناس و برج KL توسط وي افتتاح شدند.
او در توسعه گردشگري معتقد بود که «با چهره فقيرانه شهرهاي مالزي بجاي درآمد گردشگري فقط ميتوان اعانه! جمع کرد» که کنايه از اين دارد که با وضعيت عقب افتاده و غير زيباي شهرهاي مالزي نميتوان اميدي به درآمد سرشار گردشگري داشت. يکي ديگر از اقدامات ارزشمند ماهاتير محمد اين بود که شرکتهاي بزرگ و ثروتمند مالزي و حتي شرکتهاي بزرگ خارجي فعال در مالزي را مجبور کرد هرکدام بصورت مستقل يا مشارکتي اقدام به ساخت سازههاي فاخر مهندسي کنند که برجهاي دوقلو 452 متري متعلق به شرکت عظيم نفتي پتروناس و برج 310 متري تلکام (متعلق به شرکت تلکام) نمونههايي از اين سياست هستند.
قطعا در ايران نيز چنين سياستي ميتواند جوابگو باشد. شرکتهاي صنعتي و تجاري و نفتي بسيار بزرگي در ايران و بخصوص در شهرهاي ساحلي ايران فعاليت دارند که اگر هريک از آنها موظف به ساخت يک برج يا سازه فاخر مهندسي در سواحل ايران ميشدند، چهره شهرهاي ساحلي ايران اينگونه نبود.
اين سياست اگر از همين امروز نيز آغاز شود ظرف پنج سال آينده ميتواند تغييرات بزرگي در شهرهاي ساحلي شمال و جنوب ايران ايجاد کند. بررسي تجاربي از توسعه نمادهاي شهري در گرجستان و اوکراين در قسمتهاي قبلي همين نوشتار نيز به روشني مؤيد اين مطلب است که به کمک قدرت تشويق و تنبيه دولتي ميتوان شرکتهاي بزرگ بخش خصوصي را به اين امر واداشت مانند «قانون هتلهاي با معماري خاص» در گرجستان که باعث شد هريک از هتلهاي اين کشور تبديل به يک نماد شهري شوند. همچنين مالزي را امروزه به کشور «مسجدهاي شناور» ميشناسند به گونهاي که از 10 مسجد شناور معروف دنيا، 7 مسجد متعلق به مالزي است. مسجدهاي شناور که ماحصل ايدههاي مهندسي بسيار جذاب هستند امروزه به عنوان نماد و بِرند مالزي شناخته ميشوند. مالزي را میتوان موفقترين کشور مسلمان غيرعربي در توسعه نمادهاي شهري و گردشگري مدرن بر پايه تفکرات مهندسي دانست. يکي از هدفگذاريهاي مهم مالزي در جذب گردشگران مسلمان بوده است.
مسلمانان در هر سال حدودا 150 ميليارد دلار (معادل 12 درصد گردشگري جهاني) براي گردشگري خرج ميکنند که يک بازار بزرگ محسوب ميشود. مالزي داراي 734 برج و سازه بالاي 100 متر است که از اين نظر رتبه اول دنيا را دارد و شهر کوآلالامپور را «شهر آسمانخراشها» مينامند. يکي از سوالاتي که ما ايرانيها بايد همواره از خود بپرسيم اينست که چرا عليرغم داشتن رتبه پنجم جاذبههاي طبيعي و رتبه دهم جاذبههاي باستاني چرا موفقيت محسوسي در جذب گردشگر نداريم؟ يکي از مهمترين علل آن اينست که ايرانيها به نقش مهندسي و اهميت ساخت سازههاي جذاب و عظيم مهندسي و نمادهاي فاخر شهري در جذب گردشگر بهطور کلي بيتفاوت هستند. ديگر نميتوان صرفا با تکيه بر آثار باستاني و طبيعت زيباي ايران به فکر تحول در گردشگري بود. بندر کلانگ مهمترين بندر مالزي در فاصله 38 کيلومتري کوآلالامپور قرار دارد. در ذيل به برخي از نمادهاي شهري شهر ساحلي کوالالامپور اشاره ميشود.
برجهای دوقلوی پتروناس مالزی
برجهای دوقلوی پتروناس از بلندترين آسمانخراشهاي جهان هستند که در شهر کوالالامپور در کشور مالزي قرار گرفتهاند. برجهاي دوقلو با احتساب آنتن بالاي آنها، ۴۵۲ متر بلندي دارند. تعداد طبقات هر برج ۸۸ طبقه است و جمعاً ۷۸ آسانسور در اين دو ساختمان فعال هستند. اين دو برج از زير توسط مرکز خريد سوريا بههم متصل هستند. همچنين يک پل، اين دو برج را به هم متصل ميکند. ارتفاع بنا در طرح اوليه ۴۲۷ متر بود که پس از بررسيهاي مهندسي معلوم شد که پتانسيلهاي تبديلشدن به بلندترين برج جهان را دارد. لذا ارتفاع اين برج به 452 متر افزايش يافت و تا سال 2004 بلندترين برج جهان بود.
ساخت برجهاي دوقلو اول آوريل ۱۹۹۴ شروع شد و در فرصت کم پنجساله به پايان رسيد. برنامه اصلي ساخت اين برج ۸ ساله بود که به درخواست دولت مالزي روند ساخت تسريع پيدا کرد. با توجه به مهلت کم براي ساخت ساختمانها، براي تسريع روند ساخت از دو کنسرسيوم ساختماني براي ساخت هر برج استفاده شد. يکي از اين کنسرسيومها، ژاپني و ديگري کرهاي بود و اين دو کنسرسيوم در ساخت دو برج باهم رقابت داشتند. بر اساس برنامه زماني، هر طبقه از برج بايد در عرض ۴ روز ساخته ميشد. برنامه ساخت برج اول يک ماه زودتر از ساخت برج دوم شروع شد. اين در حالي بود که برج دوم که در دست سازندگان کرهاي بود، زودتر ساخته شد. برج اول (سازندگان ژاپني) تنها با اختلاف چند ساعت از برج دوم تکميل شد. برج ساختهشده توسط کرهايها کاملا صاف است، ولي برج ژاپنيها حدود 2 و نيم سانتيمتر خطا دارد.
دولت مالزي ساخت اين برجها را به عنوان نماد پيشرفت اقتصادي اين کشور در دستور کار خود قرار داد. امروزه برجهاي دوقلوپتروناس به يکي از نمادهاي اصلي کوالالامپور و مالزي تبديل شدهاند. اين برجها جزو بلندترين برجهاي دوقلوي دنيا بهشمار ميروند. در طبقه پايين، آکواريم زيبايي قرار دارد که در آن از دالان شيشهاي زير آب، کوسهها و سفره ماهيهاي غول پيکر را از نزديک ميتوان ديد. نمايندگي اغلب شرکتهاي معروف جهان مانند سوني از مراکز ديدني اين برجها هستند که بروزترين محصولات خود را ارائه ميکنند و همين باعث افزايش بازديدهاي مردم از اين برجها شده است. در طبقات بالاتر برج، سينما و مراکز فرهنگي و فروشگاه کتاب بزرگ و موزه آثار هنري قرار دارد. تا سال ۲۰۰۴ اين برجها بلندترين سازههاي جهان بودند اما حالا، بلندترين برجهاي دوقلوي جهاناند و در رتبه ۱۳ ليست بلندترين برجهاي دنيا قرار دارند. در سال ۲۰۰۴ برج «۱۰۱ تاپيه» عنوان بلندترين برج جهان را از برجهاي دوقلوي کوالالامپور گرفت.
طراحي اين برجها توسط معمار آرژانتيني Cesar Pelli انجام گرفت. اين طرح شامل تستهاي دقيق و شبيهسازيهاي مقاومت سازه در برابر باد و بار روي طرح بود. عمليات گودبرداري براي اين برجها از اول مارس سال ۱۹۹۳ شروع شد و طي اين عمليات روزانه ۵۰۰ کاميون خاکبرداري انجام گرفت تا به پي ۳۰ متري زيرِ زمين برسند. ساخت و ساز اين ابرسازهها نيز از اول آوريل سال ۱۹۹۴ آغاز شد و در سال ۱۹۹۷ اولين دسته از کارکنان برجهاي دوقلو وارد آنها شدند. در تاريخ ۱ اوت سال ۱۹۹۹ افتتاحيه رسمي اين برجها توسط دکتر ماهاتير محمد، نخستوزير مالزي انجام گرفت. طرح برجهاي ۸۸ طبقهاي پتروناس، الهام گرفته از هنرهاي اسلامي است و از فلز، شيشه و بتن ساخته شده است. سطح مقطع طبقه چهل و سوم برج اول برگرفته از طرح اسلامي ربع الحزب است. اين برجها بيشتر اداري هستند، بهطوريکه در برج اول اکثراً دفاتر شرکتهای سرمايهگذار خود برجها قرار دارند و در برج دوم دفاتر مربوط به ساير شرکتهاي بزرگ جهاني واقع شدهاند. شرکتهايي نظير هوآوي، الجزيره، مايکروسافت، بوئينگ و رويترز در اين برجها دفتر اداري دارند.
دقيقاً چسبيده به برجهاي دوقلو، يکي از بزرگترين و مدرنترين مراکز خريد کوالالامپور قرار گرفتهاست. مرکز خريد Suria KLCC يک مرکز خريد 140 هزار متر مربعي است که در شش طبقه ساخته شده و محل تجمع لوکسترين لوازم و برندها است. در کنار برجهاي دوقلوي پتروناس، پارک مرکزي شهر کوالالامپور، «پارک KLCC» قرار گرفتهاست.
اين پارک ۱۷ هکتار مساحت داشته و داراي مسيرهاي مخصوص پيادهروي و قدم زني، فوارههاي آبي همراه با رقص نور است. اين محل در مراسم رسمي و اعياد مسلمانان و به ويژه در شب سال نو با مراسم آتش بازي مخصوص به آن شب، بسيار شلوغ و البته ديدني ميشود.
اما يکي از بارزترين ويژگيهاي برجهاي دوقلو، پل دوطبقهاي است که در ميانه راه، آنها را بهم متصل کرده است. اين پل دوطبقه که خود از جمله ديدنيهاي کوالالامپور است در طبقات ۴۱ و ۴۲ دو برج را بهم وصل ميکند. ارتفاع اين پل از سطح زمين ۱۷۵ متر و طول آن ۵۶ متر است. اين پل دو طبقه، تنها بعلت زيبايي ظاهري به برجها اضافه نشده، بلکه از آنجايي که دو برج از هم فاصله داشته، اين پل ميانبري بين دو برج محسوب ميشود. علاوه بر اين عامل، اين پل تکيه گاهي ميان دو ساختمان فراهم ميکند. سيستم بالابر اين برج يک سيستم دوگانه است. بهطوريکه يک آسانسور در طبقات فرد و ديگري در طبقات زوج توقف دارد. در کل ۲۹ آسانسور دوگانه در اين دو برج کار ميکنند.
برجهاي دوقلو ۳۲۰۰۰ پنجره با لايههاي محافظتي اشعه ماورا بنفش دارند، تميز کردن اين پنجرهها ۲ ماه طول ميکشد. براي بازديد از برجهاي دوقلوي پتروناس بايست بليط ورودي تهيه شود. برخي مواقع صفوف تهيه بليط ميتوانند بسيار طولاني شوند. مالزياييها در اغلب فيلمهاي خود، نماهايي زيبا از اين برج را نشان ميدهند چراکه باعث تبليغ اين برج و شهرت نام مالزي است.
برج مخابراتی کوالالامپور
برج مخابراتي کوالالامپور يا برج «کي ال» در تاريخ اول اکتبر 1996 ميلادي رسما به بهره برداري رسيد و اين برج با ارتفاع 421 متر بعد از برج ميلاد تهران ( با ارتفاع 435 متر ) ششمين برج بلند دنيا بشمار مي رود. از آنجايي که اين برج بر روي تپه «بوکيت ناناس» ساخته شده، به نظر مي رسد کمي از برج هاي دوقلوي پتروناس بلندتر باشد ولي در حقيقت اينطور نيست. معماري خاص و ويژه اين برج مخابراتي که از مناطق گردشگري کوالالامپور است برگرفته از معماري اسلامي است که با استفاده از خطوط عربي، کاشيکاري اسلامي و موتيف هاي اسلامي، تلاشي بر نشان دادن هنر اسلامي در اين بنا است و از نکات جالب توجه ديگر در اين مجموعه، استفاده از هنر ايراني توسط هنرمندان اصفهاني در طراحي و تزيينات اين برج مشهور است.
هنرمندان زبردست مقرنس کار اصفهاني با به نمايش گذاشتن سير تکامل انسان تا رسيدن به بهشت بر روي هفت لايه مقرنس، نماي زيبا و منحصر بفردي به اين برج داده است که در نوع خود بينظير است. ضمنا سه مقرنس در سقفهاي اين بنا نصب شده که دو عدد از اين مقرنسها در قسمت لابي و آسانسور و سومي آن که به عبارتي بزرگترين مقرنس اين برج است در بالا ترين قسمت خارجي برج نصب شده است .اين برج بلند نظر هر گردشگري را هنگام ورود به اين شهر به خود جلب ميکند. اين برج در سال 1991 ميلادي با عريض کردن خيابانهاي آن محدوده، شروع به ساخت شد و 5000 متر مکعب بتن ريزي در مدت زمان 31 ساعت انجام شد و بيشترين رکورد را در آن زمان به ثبت رسانيد.
در اواخر سال 1993 ميلادي کار احداث فونداسيون و زيرزمين اين برج زيبا به اتمام رسيد و اينکه ساخت ديگر بخش هاي آن تا سال 1995 ميلادي تقريبا 4 سال به طول انجاميد که سرانجام، برج در يکم آوريل سال 1996 ميلادي به دست نخست وزير آن زمان دکتر ماهاتير محمد افتتاح گرديد. همانطور که در بالا گفته شد برج کوالالامپور داراي ارتفاع 421 متر است که در رديف ششمين برج بلند جهان بعد از برج ميلاد ايران قرار گرفته است. هدف اصلي احداث اين برج، توسعه مخابراتي و يک نماد شهري معتبر جهاني با هدف توسعه گردشگري در اين کشور ميباشد. ولي جالب است که مراجع و علماي مسلمان براي مشاهده شروع ماه رمضان، روز عيد فطر و ماههاي شوال و ذي الحجه از اين برج استفاده ميکنند.
برج کي ال در طول سال ميزبان صدها هزار توريست و گردشگران مختلف است که قصد اقامت در مالزي و سنگاپور را دارند و همچنين اين برج تماشاي منظره پانوراماي کوالالامپور را فراهم ميکند. ضمنا رستوران گَردان اين برج در يکي از بالاترين بخشهاي برج قرار گرفته است که غذاهاي مالزيايي و بين المللي را براي مهمانان و گردشگران ارائه ميدهد که بسيار هم پرطرفدار است. رستوران گردان برج کي ال در ارتفاع 282 متري از سطح زمين قرار گرفته و 250 نفر نيز گنجايش دارد. از امکانات ويژه اين برج ميتوان به بازديد از بخش ديده باني اشاره نمود و ميتوان با تهيه کردن بليط با آسانسور سريع السيري که موجود است به بخش ديدهباني آن رفته و با استفاده از دوربينهاي مخصوص تلسکوپ مانندي، تمامي نقاط مختلف شهر کوالالامپور را مشاهده کرد. همچنين در برج کي ال 4 آسانسور سريع السير در مدت 54 ثانيه ارتفاع 276 متري که معادل 2058 پله است را بالا مي روند.
برج کي ال داراي بخشهاي مختلفي است که گردشگران ميتوانند بازديد از آنها را در برنامه تفريح خود قرار دهند. از ديدنيهاي اين برج ميتوان به سينماي ۶ بعدي، سالن کنسول بازي، آکواريوم مرجان آبي، باغ وحش کوچک، عرشه ديدباني، عرشه روباز و رستوران گردان آن اشاره نمود و اينکه برخي از اين جاذبهها در محوطه برج و برخي ديگر نيز در داخل اين برج و در ارتفاع بالا قرار دارند. در محوطه اصلي ورودي برج 45 مغازه کوچک و بزرگ، يک رستوران بزرگ، يک فست فود، يک ميني سينما که هر 15 دقيقه مراحل ساخت برج را نشان ميدهد و همچنين يک سالن آمفي تئاتر با گنجايش 222 نفر که در فضاي باز قرار دارد، فعاليت ميکنند. بخشي از درآمد برج از همين واحدهاي تجاري و گردشگري برج حاصل ميشود که حداقل براي 350 نفر بطور مستقيم اشتغال ايجاد کردهاند.
برج تِلِکام
اين آسمانخراش ۵۵ طبقه با ارتفاع ۳۱۰ متر از سطح زمين است که در شهر کوالالامپور قرار دارد. اين سازه، توسط شرکت ساختوساز دوو، به سفارش شرکت تلکام مالزي در فاصله سالهاي ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۱ ساخته شد که هماکنون دفتر مرکزي اين شرکت نيز در آن مستقر ميباشد. برج تلکام پس از برجهاي دوقلوي پتروناس در رتبه دوم از بلندترين ساختمانهاي آسياي جنوب شرقي قرار دارد.
اين برج اداري، در مجموع در رتبه ۳۵ از بلندترين ساختمانهاي جهان قرار دارد. ساخت اين برج و برجهاي مشابه مديون سياستهاي اقتصادي هوشمندانه ماهاتير محمد است. وي معتقد بود که شرکتهاي بزرگ تجاري بطور مستقل يا مشارکتي موظف هستند با سرمايهگذاري خود در احداث برجهاي بلند و سازههاي فاخر مهندسي به تغيير چهره مالزي از يک کشور فقير آسيايي به يک کشور پيشرفته کمک کنند.
اين الگو را بطور موثري ميتوان براي تغيير چهره شهرهاي ساحلي ايران نيز استفاده کرد. بطور مثال اگر شرکت نفت موظف شود در شهرها و استانهايی که فعاليتهاس نفتس دارد مانند استان خوزستان و بوشهر، برجهای مرتفع تجاری ايجاد کند علاوه بر بازسازي چهره اين شهرها، درآمد گردشگري مردم اين شهرها نيز افزايش مييابد. يا مثلا در استان هرمزگان و شهر بندرعباس دهها شرکت بزرگ دولتي و خصوصي ايراني از قبيل شرکت پالايش نفت بندرعباس، شرکت آلومنيوم المهدي، شرکت کشتيسازي خليج فارس (ايزوايکو)، شرکت صنايع فراساحل، بنادر رجايي و باهنر، مجتمع فولاد هرمزگان و 900 واحد صنعتي کوچک و متوسط ديگر فعاليت دارند که گردش مالي آنها به هزاران ميليارد تومان در سال ميرسد. اگر فقط ساليانه يک درصد از درآمد اين شرکتها بطور مستقل يا مشارکتي صرف احداث سازههاي فاخر مهندسي و برجهاي آسمانخراش در بلوار ساحلي اين شهر شود، مطمئنا چهره بندرعباس بسيار متفاوتتر از شرايط امروزي خواهد شد.
بندرعباس يک شهر ساحلي کم عرض و طويل است که به سرعت در حال رشد اقتصادي است ولي با محدوديت مساحت شهري شديدي مواجه است چراکه از شرق و غرب به مناطق نظامي، محدود شده و امکان توسعه ندارد لذا ساخت حتي برجهاي بيش از50 طبقه نيز توجيه اقتصادي مناسبي در اين شهر دارد. همين سياست را در جزاير نيز ميتوان دنبال نمود. يعني دولت بايد سياستي را در پيش گيرد که بخشي از بار توسعه سواحل و جزاير بر دوش شرکتهاي بزرگ همان مناطق گذاشته شود و اين مستلزم سياستهاي تشويقي و تنبيهي قويی است. البته اين شرکتها از منافع اقتصادی سرمايهگذاری خود نيز بهخوبي بهرهمند خواهند شد.
مالزی؛ کشور مسجدهای شناور
يکی ازجاذبههای گردشگری و شاهکارهای مهندسی در مالزی، ساخت مساجد در داخل آب و بر روی پايههای بتنی است که اصطلاحا به آنها «مسجدهای شناور» گويند (که البته در واقع شناور نيستند ولي اينطور به نظر ميرسند). امروزه از 10 مسجد شناور معروف دنيا، 7 مسجد متعلق به مالزی است.
ساخت اين مساجد به دو دليل در مالزي مورد توجه قرار گرفتهاند:
1- جذابيت بيشتر مساجد: چنين مساجد زيبايي مورد استقبال شديد مسلمانان است و هم کاربري گردشگري دارند. بسياري از اعياد مذهبي بزرگ مسلمانان در کنار اين مساجد برگزار ميشود و نکته جالب اينست که بخش عمدهای از هزينه ساخت چنين مساجدي توسط خود مردم و نذورات مذهبي تامين میشود نه صرفا بودجه دولتي!. در بسياري از شهرهاي ساحلي ايران دهها مسجد کوچک و بزرگ وجود دارند ولي نميتوان يک مسجد شاخص و معروف را سراغ گرفت.
2- استحصال زمين ارزان قيمت: قيمت زمين معمولا در مناطق شلوغ و متراکم تجاري بسيار بالاست. دولت مالزي در مناطق خاص براي ساخت مساجد شناور در حريم داخل دريا مجوز صادر ميکند. اين مناطق عمدتا داراي جزر و مد زيادي بوده و در حالت جزر، پایههای بتني بطور کامل از آب بيرون است و در حالت مد، پايهها بطور کامل در داخل آب بوده و مسجد بصورت شناور بنظر ميرسد. هزينه برخي از اين مساجد بطور کامل توسط افراد سرمايهدار مسلمان از داخل يا خارج مالزي تامين شده است. اين مساجد شناور در مالزي عبارتند از:
1- مسجد شناور Kota Kinabalu که ظرفيت 12 هزار نفر را داشته و در سال 2000 افتتاح گرديد.
2- مسجد شناور تنگه مالاکا که در سال 2006 افتتاح شد.
3- مسجد شناور Tanjung Bungah که ظرفيت 15 هزار نفر را داشته و دومين مسجد شناور مالزي ميباشد.
4- مسجد شناور کريستال که داراي ظرفيت 15 هزار نفر بوده و در سال 2008 ساخته شده است. نماي بيروني اين مسجد حيرت انگيز و منحصربفرد از شيشه و کريستال و استيل ساخته شده است.
5- مسجد شناور Putra که ظرفيت 15 هزار نفر را دارد توسط يک طراح معمار ايراني طراحي شده و به سبک معماري اصفهان و معماري دوران صفويه نزديک است.
6- مسجد شناور Tengku Tengah Zaharah يک مسجد کوچک با ظرفيت دو هزار نفر در ساحل رودخانه Kuala Ibai ساخته شده و اولين مسجد شناوري است که در سال 1995 در مالزي ساخته شده است. 7- مسجد شناور السلام با ظرفيت 4 هزار نفر که در سال 2006 ساخته شد.
مساجد شناور در کشورهاي عربستان سعودي، برونئي و مراکش نيز وجود دارند. در ايران نيز در مردادماه سال 1396 کلنگ احداث مسجد شناور در جزيره کيش با حضور مديرعامل منطقه آزاد کيش، امام جمعه و ساير مسئولين استاني بر زمين زده شد. ايده احداث اين مسجد توسط امام جمعه کيش مطرح شده و مورد استقبال مديران منطقه آزاد کيش قرار گرفته است. اين مسجد با طراحي زيبا بهصورت يک ستاره 12 پر، با دو مناره در دو طبقه ساخته خواهد شد. مساحت شمسه آن يک هزار و 280 مترمربع و عرض و طول اسکله آن به ترتيب 60 و 120 متر است. اين مسجد دو بخش دارد: يکي بخش روي آب که توسط منطقه آزاد ساخته ميشود و يک بخش خشکي که با هزينه يکي از خيرين ساخته ميشود. اين مسجد دارای دو کاربرد مذهبی و گردشگری است و از آنجا که هيچ نمونه مشابهی در ايران ندارد انتظار ميرود که با استقبال گردشگران مواجه شود.
برای جبران هزينههای جاری مسجد نيز تعدادی واحد خدماتی و گردشگری در بخش خشکی مسجد ساخته ميشود. اين الگوي موفق در جزيره کيش ميتواند به سرعت براي ساير مناطق ساحلي ايران تکرار شود که البته مستلزم تصويب يک قانون براي صدور مجوزهاي اوليه محيط زيستي و ساير نهادهاي دخيل در کمترين زمان ممکن در اين زمينه است بهطوريکه چنين طرحهايي با کمترين معطلي براي دريافت مجوزها مواجه شوند. براي جلوگيري از دست اندازيهاي غيرضروري به سواحل دريا ميتوان براي هر شهر بزرگ ساحلي ايران مجوز يک مسجد شناور با حداکثر مساحت معين را مصوب نمود به شرطي که هزينه ساخت آن توسط خيرين هر شهر يا استان تقبل شود. بدين ترتيب بدون تحميل بار مالي جديد بر دولت ميتوان قدم بزرگي در توسعه مساجد شناور با جذابيت خارق العاده و زيبا برداشت بطوريکه هنر معماري اسلامي و ايراني و تواناييهاي مهندسي ايرانيان را به رخ جهانيان بکشد.
درياچه ماينز (درياچه معادن)
درياچه Mines در فاصله 20 دقيقه رانندگي از کوالالامپور قرار دارد. اين درياچه قبلا يک معدن قلع متروکه با عمق 200 متر بوده که طي سالها از آب باران پر شده است و قبلا يکي ازعميقترين معادن دنيا بوده است. آقاي ماهاتير محمد در دوران نخست وزيرياش، اين معدن قلع متروکه را به صورت اجاره 99 ساله به يکي از سرمايه گذاران واگذار نمود و وي هم در سال 1990 با ساخت درياچه زيبا و هتل و مرکز خريد بزرگ، آن را به يکي از عجايب هفتگانه مالزي تبديل نمود.
هم اکنون اتوبوسهاي دريايي و کشتيهاي کوچک بر روي سطح اين درياچه که طولش 2 کيلومتر و عرضش 1 کيلومتر است مشغول برگزاري تورهاي گردشگري هستند. در داخل اين درياچه عميق، ماهيهاي غول پيکر با طول چند متر وجود دارند که براي ايجاد جذابيت بيشتر در اين درياچه پرورش يافتهاند. جالب اين است که در کنار اين درياچه زيبا، مرکز خريد بزرگي قرار دارد که کانال آب در داخل اين مرکز خريد وجود دارد که شناورها در آن گردشگران را سوار کرده و به درياچه ميبرند.
در مجتمع Mines Resort دو درياچه با اختلاف سطح وجود دارند که مهندسين براي اتصال آنها به يکديگر از سيستم Lock استفاده نمودهاند. لاکهای دريايی در کشورهايی مانند هلند که سطح شهرها از سطح آبهاس آزاد پايينتر هستند کاربرد فراواني دارند و امکان تردد شناورها را در رودخانهها ميسر مينمايد.
تجربه تبديل کردن معادن متروکه به درياچه با هدف توسعه گردشگري، در دنيا سابقه ديرينه دارد و در کشورهاي مختلفي اجرا شده است ولي آنچه مايه حسرت و اندوه عميق است اينست که چرا هيچکدام از اين ايدههاي مهندسي در توسعه گردشگري در ايران وجود ندارند؟ چرا هيچکس در ايران اسمي از اينگونه طرحها نميآورد؟ اصولا چرا استقبالي از ايدههاي خلاقانه مهندسي نميشود؟ مگر ايران داراي سومين رتبه توليد کننده مهندس در دنيا (بعد از آمريکا و روسيه) نيست پس اينها کجا قرار است بکار بيايند؟! اثر آنها در توسعه کشور چيست؟ چرا از نمونههاي تجربه شده و موفق در دنيا اطلاعرساني، الگوبرداري و استفاده نميشود؟ متاسفانه قد فکري ما ايرانيان به مرور زمان، کوتاه و کوتاهتر شده و از بس که مديران و مهندسان ايراني ياد نگرفتهاند که جاهطلبانه و بلندپروازانه فکر کنند دورنماي فکري آنها کوتاه و ناقص شده است. بلندپروازانه فکر کردن، يکي از ابزارهاي واجب براي توسعه شتابان هر کشوري است. چند دهه بعد که ثروت نفت و گاز ايران به پايان برسد نسلهاي بعدي از خود خواهند پرسيد که چه سازه فاخر، مدرن، بلند و عظيمي از آن دوران به يادگار مانده است؟ آيا اين ثروت صرفا صرف امور جاريه و روزمره شده است؟!. اميد است با تقويت نگاههاي مهندسي در حوزه گردشگري دريايي و ساحلي در ايران و اقدامات جسورانه مديران جوان، ريسکپذير، خلاق و خوشفکر، شاهد تحولات بزرگي باشيم. انشاء الله.
الگوهای موفق مالزی در توسعه گردشگری مدرن و مقايسه شرايط با ايران
مالزي يک کشور مسلمان و بسيار موفق در اين حوزه است. اين کشور بر خلاف ايران دارای منابع غني نفت و گاز نيست ولي به پشتوانه تفکرات اقتصادي مدرن توانسته است لقب «شهر آسمانخراشها» برای شهر کوآلالامپور و لقب «کشور مسجدهای شناور» را براي خود کسب کند. آيا واقعا درآمد اقتصادي ايران از مالزي که يک پنجم ايران مساحت داشته و يک سوم ايران جمعيت دارد و منابع فسيلي هم ندارد ضعيفتر بوده است؟
نکته جالب ديگر اينست که تقريباً همه نمادهاي شهري بزرگ و مهم مالزي مانند برجها و مساجد شناور در يک بازه زماني 15 ساله (از 1990 تا 2005) ساخته شدهاند که منطبق بر دوران نخست وزيري ماهاتير محمد است. يعني اگر تفکرات مديران ارشد يک کشور اصلاح شود ميتوان چهره يک کشور فقير را در مدت کوتاهي متحول نمود.
ولي در ايران بايد اين تحول و تغيير نگاه از پايين به بالا انجام شود يعني ابتدا کارشناسان و شهرداران و اعضاي شوراي شهر و سپس فرمانداران و استانداران و نمايندگان مجلس شهرهاي ساحلي توجيه شوند و سپس بتوان به تغيير ديدگاه مقامات ارشد کشور اميد داشت. وقتي کارشناسان و مديران استاني در اين زمينهها توجيه نباشند، نتيجه اين ميشود که حتي در طرحهاي توسعه آينده شهرهاي ساحلي هم هيچگونه نماد فاخر شهري مشاهده نميشود و اگر هم در ضرورت ساخت نمادهاي شهري توجيه شوند، نمادهاي کوتاه و کوچک و ناقصي را مطرح ميکنند که به هيچ وجه پتانسيل تبديل شدن به يک نماد شهري واقعي را ندارند. بنابراين مشکل اصلي ما در يکصد سال گذشته و بخصوص 40 سال اخير که چهره آسيا بطور کلي متحول شده، در عدم توسعه فکري و «فکرهاي کوچک و دلهاي ترسان مديريتي» بوده است نه کمبود منابع مالي.
از ديگر علل موفقيت ماهاتير محمد در اجرايي کردن ايدههاي بزرگ خود اين بوده که در تأمين هزينه طرحهای بزرگ گردشگری و عمرانی، بخش زيادی از هزينهها را بر دوش شرکتهاب بزرگ و پردرآمد ميگذاشت مثلاً بزرگترين برجهاي مالزي، توسط شرکتهاي بزرگ داخلي و خارجي فعال در مالزي (به عنوان يک شرط اجباري) ساخته شدند، يا مساجد شناور عمدتاً با هزينههای مردمي و خيرين مسلمان اجرا شدند. يا معدن متروکه قلع با اجاره بلند مدت 99 ساله به يک تاجر، تبديل به يک درياچه و مرکز خارق العاده گردشگريس شد که امروزه يکی از عجايب هفتگانه مالزي است. تقريبا تمام مراکز گردشگري مهم مالزي در شهرهاي ساحلي يا جزاير 40 گانه اين کشور قرار دارند. در ايران هم سرمايهگذاران بزرگي وجود دارند که اگر بخش دولتی بتواند سياستگذاري و هدفگذاري درستي انجام دهد سرمايههاي بزرگي بسوي تحول و پيشرفت کشور هدايت خواهند شد. در روزگاري که چشم مديران دولتي صرفاً به بودجه اندک دولتي باشد مشخص است که نميتوان انتظار تحول و پيشرفت داشت بخصوص در شهرهاي ساحلي کشور.