به گزارش مرینپرس، یکی از دغدغههای مهم در توسعه سواحل و بنادر ایران، سهولت دسترسی به مناطق مرکزی ایران و همچنین نقاط مرزی بوده است که چهار هدف اصلی را دنبال کرده است: افزایش درآمد ترانزیت کالا، افزایش درآمد گردشگی، افزایش جمعیت و احیای مناطق متروکه ایران. افزایش جمعیت میلیونی سواحل مکران یکی از مطالبات مهم رهبری از سال 88 بوده است که تاکنون چندان توفیقی نداشته است. از طرفی به گفته کارشناسان حمل و نقل، درآمد ترانزیت ایران میتواند با توجه به موقعیت جغرافیایی ایدهآل ایران و قرار گرفتن در مسیر کریدورهای شمال به جنوب و شرق به غرب، درآمدی پایدار، بیش از درآمد نفت برای ایران ایجاد کند. یکی از مهمترین عوامل تحقق این اهداف، اتصال آزادراهی بنادر و سواحل به مرکز و نقاط مرزی ایران است. سوالی که همواره مطرح بوده است اینست که آیا دسترسی آزادراهی برای سهولت دسترسی به این مناطق فراهم شده یا خواهد شد؟ آیا در اسناد بالادستی قوانین ایران، این ضرورت درک و لحاظ شده است؟ گفتگویی در این زمینه با محمد مونسان انجام شده است.
از نظر شما آیا زیرساختهای لازم برای احیای بنادر و سواحل ایران و استقرار جمعیت در این مناطق بویژه در سواحل مکران فراهم شده است؟
يکی از مهمترين مبانی توسعه هر کشوری، توسعه زيرساختهای دسترسی به يک منطقه است که شامل چهار مولفه مهم جاده اي، ريلي، هوايي و دريايي است. دو مورد اول دارای اهميت حياتي است ولي مورد اول (دسترسي جاده اي) نقش بينظيري در احياي مناطق داخلي سرزمين دارد چراکه در اطراف جادهها، شهرهاي جديد و مراکز صنعتي و خدماتي شکل ميگيرند و سفرهای گردشگری نیز رونق مییابند. هر جا جاده اي احداث ميشود، امکان استقرار جمعيت در اطراف آن براحتي ميسر ميگردد. مثلا با احداث آزادراه چابهار- مشهد، کل نيمه شرقي کشور احيا ميگردد در حاليکه فعلا فقط نيمه شمالي و غربي کشور از اين مهم برخوردارند.
وضعیت فعلی نقشه آزادراههای کشور برای توسعه سواحل مکران چگونه است؟
متاسفانه در نقشه آزادراهی فعلی کشور اولویتی برای دسترسی به بنادر مهم ایران و سواحل مکران دیده نمیشود. نقشه زير، آخرين نقشه آزادراهي کشور است. همانطور که واضح است در نيمه شرقي کشور تقريبا هيچ آزادراهي وجود ندارد و حتی در برنامههای 20 سال آینده وزارت راه و شهرسازی نیز هیچ آزادراهی در امتداد سواحل مکران و برای اتصال آزادراهی بنادر مهمی مانند چابهار و جاسک به مرکز کشور و مناطق مرزی دیگر وجود ندارد! يعني اينکه دسترسي فعلي جاده اي به شرق و جنوب شرقي کشور همچنان خطرناک، غيرايمن، غيرراحت و طولاني بوده و خواهد بود.
چگونه ممکن است دسترسي به اين مناطق دشوار باشد ولي جمعيت به اين سواحل سوق يابند؟ اين از محالات است. بطور مثال راه ارتباطي فعلي بين جاسک تا مشهد (قطب جمعيتي شمال شرق کشور) با حرکت پيوسته و دائمي اتومبيل بيش از 20 ساعت زمان ميبرد و با لحاظ کردن توقف و استراحت بين راهي بيش از 30 ساعت زمان لازم است. چگونه میتوان در چنین شرایطی به احیای جمعیتی سواحل و نیمه شرقی کشور و احیای گردشگری و سفر خانوادههای ایرانی به این مناطق و همچنین استقبال کشورهای دیگر از کریدورهای عبوری از ایران امید داشت؟
یا مثلا اگر بين چابهار تا مشهد يا بين جاسک تا مشهد يک آزادراه وجود داشته باشد، طول اين آزادره در حدود 1200 کيلومتر خواهد بود که با سرعت 120 کيلومتر در ساعت، زمان سفر بين اين مناطق را از 30 ساعت به 10 الی 14 ساعت کاهش خواهد داد. در چنين شرايطي ميتوان اميد داشت که سفر به سواحل جنوبي در سبد گردشگري خانواده هاي ايراني جاي گيرد و تجار و سرمايه گذاران نيز حاضر به تجارت با اين مناطق شوند. علاوه بر اين، مزيت ترانزيت کالا و سرعت ترانزیت از کشور ايران نيز دو چندان خواهد شد. برای احیای بنادر جنوبی کشور و بطور کلی برای احیای مناطق متروکه و کم جمعیت ایران راهی جز اجرای شبکه آزادراهی متوازن و عادلانه در کشور نیست.
این شبکه آزادراهی چیست و چگونه باید باشد؟ راه تحقق آن چیست؟
متاسفانه توزیع امکانات زیرساختی در کشور در چند دهه گذشته و حتی از قبل انقلاب، متوازن و با هدف احیای سواحل جنوبی نبوده است که یکی از نمودهای آن همین نقشههای آزادراهی و همچنین راه آهن کشور است که اغلب در نیمه غربی و شمالی کشور متمرکز شدهاند. تنها امید برای جبران این عقب افتادگیهای تاریخی، لحاظ شدن اولویت احیای سواحل مکران و جهش درآمد ترانزیتی ایران در اسناد بالادستی مانند سند آمایش سرزمین در چشمانداز 25 ساله (تا سال 1424) و سند توسعه دریامحور است. در شکل زیر منظور از شبکه آزادراهی بطور شماتیک نشان داده شده است بطوریکه در این شبکه، در تمام امتداد سواحل جنوبی و شمالی، آزادراه وجود دارد و تمامی بنادر ایران از طریق آزادراه به یکدیگر و به نقاط مرزی متصل میشوند. همچنین این شبکه آزادراهی باعث میشود که از هر نقطه دلخواه ايران بتوان مثلا با طی یک مسافت حداکثر 200 کيلومتري، خود را به شبکه آزادراهي کشور رسانيد. در طرح آمايش سرزمين حتما بايد شبکه آزادراهي کشور تعريف شود و برای افزایش درآمد ترانزیت باید همه بنادر مهم ایران از طریق آزادراه و راه آهن به یکدیگر و به پایانههای مرزی متصل باشند. در اينصورت درآمد ترانزيت کالا از کشور چند برابر خواهد شد و حذف ايران از کريدورهاي شرق به غرب وکريدورهاي شمال-جنوب غيرممکن خواهد شد. علاوه بر اينکه درآمد گردشگري سواحل جنوبی نيز متوازن تر و عقلاني تر خواهد شد چراکه اتومبیلهای شخصی با سهولت بیشتری میتوانند به سواحل جنوبی دسترسی داشته باشند.