به گزارش مرینپرس، گروه عصر دانایی و توسعه ایران نوشت: قبل از انقلاب قراردادی با شرکت ستیران فرانسه برای مطالعات آمایشی امضا شد.
طرح آمایش سرزمین شرکت ستیران در سال ۱۳۵۳ تحویل داده شده که افق آن ۲۵ ساله یعنی تا سال ۱۳۷۸ بوده است.
نکتهای که در این طرح به آن توجه شده این است که ایران کشوری خشک است. و همچنین با این فرض و با توجه به موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک کشور و همچنین داشتن ذخایر عظیم نفت و گاز در جنوب کشور. جمعیت ایران در این طرح در افق ۷۸، ۵۰ میلیون پیشبینی شده بود و قرار بود از این ۵۰ میلیون جمعیت، ۲۵ میلیون آن در سواحل شمالی خلیج فارس مستقر شوند.
در این طرح گفته شده بود دلیل این استقرار اولاً موقعیت ترانزیتی مرزهای آبی ایران در خلیج فارس و ثانیاً دسترسی به آب فراوان به خصوص برای سیستم سرمایشی صنایع که این چنین آبی در داخل سرزمین ایران برای صنایع آببَر وجود ندارد. ثالثاً وجود انرژی در پهنه سواحل ایران در خلیج فارس است.
در طرح، همچنین گفته شده است که ۲۵ سال بعد از سال ۷۸ و در صورت تحقق اهداف، میتوان ۵۰ میلیون نفر را در این سواحل استقرار داد.
الان جمعیت کل مناطق ساحلی خلیج فارس به ۲ میلیون نفر هم نمیرسد. ستیران معتقد بود همه فعالیتهای صنعتی باید در این سواحل مستقر شوند. خودروسازیها در لب ساحل استقرار یابند و حدوداً ۱۰۰ میلیون تن ظرفیت تولید در این منطقه پیشبینی کرده بودند که ۱۵ میلیون تن آن در شعاع ۲۵ کیلومتری بندر عباس مستقر میشد.
دو میلیون تن از آن ۱۵ میلیون تن همان فولاد بندرعباس بود که به فولا مبارکه اصفهان منتقل شده است!
بنابراین شما هر فعالیت صنعتی که تصور بکنید در آن منطقه دیده شده بود. این طرح هم به دنبال استقرار فعالیت در آن منطقه بود و هم استقرار جمعیت. اگر آن طرح محقق شده بود، به نظر شما بشاگرد با این وضعیت باقی میماند؟
تمام استانهای جنوبی در این صورت در خدمات مولد، صنعت و کشاورزی مدرن و گلخانهای بهشدت فعال میشدند.
به نظر طرح آمایش سرزمین ستیران در واقع طرح محرومیتزدایی از کشور و بهویژه مناطق جنوبی بود.