یازده سال پیش در خردادماه 1389، اولین کشتی اقیانوس پیمای ساخت کشور با غرور و سربلندی وارد آبهای خلیج فارس شد تا برای اولین بار دل بر آبهای خروشان بین المللی زده و سفیر کشتی سازی ایران باشد.
کشتی ایران اراک نماد توانمندی ساخت کشتیهای اقیانوس پیما در ایران است این کشتی با تمام حرف و حدیثهایی که بدنبال داشت و علیرغم تحریمهای شدید سیاسی و اقتصادی با دشواری تمام، توسط متخصصان داخلی ساخته شد و در خرداد ماه 1389 تحویل کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران شد. آن زمان شائبه های فراوانی در ارتباط با کاربری آن مطرح شده بود و خودی و غریبه در توانمندی آن شک داشته و گاهاً بر این نماد کشتی سازی کشور می تاختند.
اکنون یازده سال گذشته، این کشتی بارها و بارها دل بر امواج متلاطم اقیانوس زد و با سربلندی از پس هر مأموریتی که به او محول شده برآمده است. اما هیچگاه از وضعیت نحوه کاربری آن خبری منتشر نشد!!؟ آیا عملکرد اولین کشتی اقیانوس پیمای ساخت کشور نمی بایست مورد بازبینی قرار می گرفت و اطلاع رسانی میشد؟
آیا این رفتار غیر از عدم اعتنا به ساخت داخل است؟ چگونه است که در پروسه ساخت بارها و بارها بر نحوه و زمان ساخت این کشتی تاختند و انواع و اقسام هجمه ها به پیکره نهال تازه رسته صنعت کشتیسازی کشور وارد نمودند و گاه و بیگاه از عدم توانایی ساخت داخل سخنپراکنی کردند ولی از زمان تحویل و بهرهبرداری این کشتی تاکنون سخنی از توانایی یا عدم توانایی این شناور سخنی به میان نیامد؟ آیا ساماندهی پروژه عدم اعتماد به کشتیسازان داخلی برنامهریزی شده نیست؟ دلایل بسیاری وجود دارد که از ابتدا برای عدم موفقیت صنعت کشتی سازی اقدامات بسیار هوشمندانه صورت گرفته که اگر این اقدامات نبود علیرغم عدم حمایت جدی از کشتیسازی، این صنعت میتوانست رشد بیشتری در کشور پیدا کند.
برای اثبات این ادعا می توان به نحو سفارش ساخت کشتی های اقیانوس پیما به کشتی سازان داخلی توجه نمود، به مجموعه ایزوایکو که قرار بود اولین کشتی اقیانوسپیمای ساخت داخل را تجربه نماید، پیشنهاد ساخت کشتی کانتینربر و کشتی حمل مواد شیمیایی داده میشود که از پیچیدگیهای بیشتری نسبت به کشتیهای فله بر و نفتکش برخوردار هستند!!!!؟ با این هدف که در پروژه ساخت ناکام بماند و بتوان انگ عدم توانایی به آن چسباند. چرایی سفارش ساخت کشتی پیچیدهتر، به یک مجموعه نوپا عجیب بوده و عدم سفارش مجدد نیز عجیبتر!!؟
کشتی ایران اراک در سال اول بهره برداری به اذعان مسئولین وقت کشتیرانی جمهوری اسلامی از استاندارد بینالمللی برخودار بود و در گفتههای ایشان، رضایت کامل از کشتی و کاربرد آن کاملاً مشهود بود. پس چگونه است که سفارش دیگری به این مجموعه داده نشد؟ ایراد طولانی بودن زمان ساخت هم که بهانه جذابی برای اعتماد دوباره به این کشتی ساز نبود چرا که پس از ساخت سه فروند اول (ایران اراک، ایران شهرکرد و ایران کاشان) ایزوایکو توانمندتر شده بود و در صورت سفارش شناورهای جدید با سرعت به مراتب بهتری قادر به ساخت بود همانگونه که هنگام ساخت کشتی دوم و سوم ایزوایکو عملاً نشان داده که توان بهبود بخشیدن به سرعت ساخت را دارد و در صورت وجود سفارشات جدید می تواند رکوردهای به مراتب بهتری را ثبت نماید. لیکن ارادهای برای کشتی ساز شدن کشور وجود نداشته و به دلایل متفاوت که در این مقال نمیگنجد تمایل به توقف این صنعت بسیار به چشم میخورد. آیا هنوز هم نباید به کشتی سازان کشور اعتماد کرد و وقت آن نرسیده که از حجم کلان سفارشات ساخت کشتی در خارج از کاست و درصدی ولو اندک از این بازار را بسمت داخل کشور معطوف نمود؟
این سوالات و صدها سوال دیگر همچنان بی جواب مانده و استفاده کنندگان داخلی فقط با تأکید بر زمان بر بودن فرآیند تولید از ارائه پروژه به این کشتی سازان داخلی سرباز می زنند و صنعت کشتی سازی کشور را با چالشهای جدی مواجه نمودهاند.
ذرهون در پایان ابراز امیدواری کرد که مسوولین و دست اندرکاران صنایع دریایی کشور بیشتر به فکر آینده این صنعت استراتژیک بوده و با تأمل بیشتر در مورد آن تفکر نمایند؛ شاید اگر در این مقطع اقدام عاجلی برای این صنعت بزرگ و زیربنایی بعمل نیاید، فردا دیر باشد و فقط حسرت کشتی ساز بودن باقی بماند.
کارشناس صنایع دریایی