چندی پیش ايدهای از سوی دکتر محمد مونسان مطرح شد که اگر روزی قرار بر بستن تنگه هرمز باشد، راه حل اصلی ایران غرق نمودن کشتیهای فرسوده و قديمی خود در تنگه هرمز است نه قايقهای تندرو یا کشتیهای بزرگ نظامی. این ایده سوالات زیادی را در جامعه ایجاد کرد که در مصاحبه با مرینپرس این سوالات پاسخ داده شده است.
مرینپرس: آقای دکتر، اين ايده از طرف شما بوده يا قبلا مطرح شدهاست؟
من قبلا جايي اين ايده را نديدم يا نشنيدم. البته مطالبي در مورد جنگ نفتکشها در زمان جنگ مطرح شد که با اين ايده فرق دارد. هرچند که جديد بودن يا نبودن آن برايم مهم نيست بلکه اين مهم است که در محاسبات طرفهای خارجی، اين گزينه نيز به عنوان يکی از ابزارهای عملی ايران گنجانده شود.
مرینپرس: اصلا چرا هر از چندگاهي اين موضوع بستن تنگه هرمز مطرح ميشود؟
متاسفانه در روزگاري هستيم که قواعد بين المللي بازيچه دست ابرقدرتها است. همين يکي دو سال اخير شما شاهد هستيد که آمريکاييها (و بعضا اروپاييها) نفتکشهاي ايراني را در نقاط مختلف دنيا بدليل قوانين داخلي آمريکا که هيچ وجهه بين المللي ندارند، توقيف ميکنند و در روز روشن، نفت آنها را به فروش ميگذارند. خب اين يعني راهزني دريايي در روز روشن. طبيعتا ايران هم بايد واکنشي نشان دهد وگرنه اين رويه، گريبان کشتيهاي تجاري و کانتينربرهاي ايران را هم خواهد گرفت. اينکه اگر قرار باشد يک کشور بخاطر قوانين داخلي خود يا بخاطر حکم فلان قاضي در فلان ايالت، اموال کشورهاي ديگر را مصادره کند، سنگ روي سنگ بند نخواهد شد. طبيعي است که ايران هم در تلافي اين اقدامات غيرقانوني، اقدامات متقابل کند.
مرینپرس:در ايدهاي که مطرح کرديد به نظر ميآيد حتي با غرق نمودن 5 فروند کشتي ULCC بازهم جاهايي براي عبور نفتکشها باقي بماند. اينطور نيست؟ و آيا دقيقا ميتوان تعدادي نفتکش غولپيکر را دقيقا با دقت سانتيمتري در نقاطي خاص غرق نمود؟
نگاه کنيد در اينجا پروژه نصب يک سکو مطرح نيست که دقيقا بخواهد با دقت سانتيمتري در جايي در کف دريا بنشيند. همينکه تعدادي کشتي مغروقه در مسير کشتيراني نفتکشها قرار بگيرد مطمئنا هيچ شرکت بيمهاي حاضر به بيمه نفتکشها نخواهد شد و به تبع آن هيچ شرکت کشتيراني يا نفتکش، کشتيهاي خود را به اين منطقه اعزام نخواهد کرد چراکه آنها ميدانند يک درجه خطاي سيستم ناوبري کشتي، در چنين جاهايي منجر به تصادم خواهد شد.
مرینپرس:مطرح کرديد که بيرون کشيدن اين کشتيها چند ماه يا حتي چند سال ممکن است بطول بينجامد. آيا نميتوان اين مغروقه را با انفجار زيرآبي از سر راه برداشت؟
کساني که با دريا و کشتي سروکار دارند ميدانند که انفجار در زير آب با انفجار در هوا خيلي تفاوت دارد. در زير آب نميتوان يک جسم را با انفجار، پودر نمود. ضمن اينکه در چنين مواردي شايد انفجار زير آب، کار را خرابتر کند و بدنه کشتي را تبديل به تعدادي آهن پاره کند که ممکن است عمودي يا مايل بر کف دريا پراکنده شوند و کشتيراني را ناامنتر کنند. براي بدنه يک کشتي عظيم ULCC عملا چنين چيزي دور از ذهن است، ضمن اينکه خود اين کار نيز ماهها زمان ميبرد. اصولا کار در دريا به اين سادگيها نيست. شما در جريان مسدود شدن کانال سوئز مشاهده کرديد که نوک قسمت سينه کشتي به گل نشست. در نگاه اول، شايد ميگفتند که خب اين کار با تعدادي يدک کش ساده ظرف چند ساعت رفع ميشود ولي همين کار ساده 7 روز بطول انجاميد و قيمت کالاهاي تجاري و سوخت در دنيا افزايش يافت.
مرینپرس:آيا اين کار منجر به صدمه ديدن اقتصاد ايران نخواهد شد؟
قطعا صدمه جدي خواهد ديد ولي اينها گزينههايي براي روز مبادا هستند که اميدواريم هرگز فرا نرسد. آيا وقتي کشوري درگير يک جنگ تمام عيار با يک قدرت ديگر ميشود ديگر مسائل اقتصادي مانند قبل تحليل خواهند شد؟. در چنين شرايطي آنچه مهم است دفاع از شرافت و عزت يک سرزمين است. وقتي کشتيهاي ما را بهراحتي در اقصي نقاط دنيا مانند جبل الطارق، يونان و سواحل آمريکاي جنوبي توقيف ميکنند و نفت آن را در روز روشن به فروش ميگذارند، طبيعي است که بايد عکس العمل نشان دهيم همانطور که در مورد کشتيهاي انگليسي و يوناني همين کار را کرديم و آنها مجبور به آزادسازي نفتکشهاي ما شدند. به نظرم يک جاهايي بايد عزتمندي، شرافت و حيثيت را بر اقتصاد و سير بودن شکم ترجيح داد. اين روش متفاوت زندگي آزادمردان است.
مرینپرس:آيا چنين کاری، دنيا را با ما دشمن نخواهد کرد؟
اولا دقت کنيد که اينها عوامل تهديد عليه دشمن هستند تا محاسبات دشمن را تغيير داده و بازدارندگي ايجاد کنند. قرار نيست حتما و لزوما اجرا شوند. اينها بيشتر «چنگ و دندان نشان دادن» طرفين قبل از درگيري است همانطور که آمريکاييها در اين روزها با تبليغات رسانهاي سنگين، از اعزام رزمناوها و هواپيماهاي F-16 و F-35 خود با آب و تاب دم ميزنند. خب ايران بايد چکار کند؟ بنشيند و نگاه کند تا هر روز کشتيهاي ايران را در دنيا توقيف کنند و ايران هم جرات نداشته باشد به کشتيهاي آنها چپ نگاه کند؟ اين منطقي است؟.
دوما آنطور که برخي رسانههاي ما قلمداد ميکنند، قبل از اينکه دنيا با ايران دشمن شود، با آمريکا دچار مشکل خواهد شد. مثلا در جنگ اوکراين، آتشي که روشن شد منجر به افزايش قيمت مواد غذايي و سوخت در کل دنيا شد و تبعات آن را حتي اروپاييها و آفريقاييها نيز چشيدند. در واقع آتش جنگ اوکراين به چشم اروپا رفت و منفعتش در جيب آمريکا که اتفاقا رئيس جمهور فرانسه و رئيس کميسيون اروپا نيز در اين زمينه اعتراض کردند که اين جنگ باعث شد قيمت سوخت اروپا چند برابر شود ولي ميلياردها دلار سود عايد آمريکاييها از محل افزايش قيمت سوخت شد.
يا مثلا در جريان جزيره تايوان که منجر به افزايش شديد تنش بين آمريکا و چين شده و منجر به تهديد امنيت تنگه مالاکا و اقتصاد کل دنيا شده، اعتراض بسياري از کشورها به دخالتهاي بيجا و جنگ افروزيهاي مکرر آمريکا را در پي داشته است. البته اين روش و منش قديمي آمريکاييهاست که هميشه اروپاييها و بقيه دنيا را قرباني مطامع خود کردهاند. مثلا در جنگ جهاني دوم، آمريکاييها در سالهاي ابتدايي دخالتي در جنگ نکردند تا کل اروپا زير شنيهاي تانکهاي نازيسم با خاک يکسان شد. صرفا در ماههاي پاياني جنگ که هيتلر در سرماي روسيه به تله افتاد و شکست خورد و مشخص شد که ارتش کمونيستي شوروي فاتح بلامنازع جنگ است، حاضر به دخالت در جنگ شد.
الان هم قطعا وجهه مخدوش آمريکا و اقتصاد دنيا ظرفيت يک درگيري جديد در يک تنگه مهم ديگر مانند تنگه هرمز را نخواهد داشت. قطعا اگر دنيا به اين قطعيت برسد که در صورت بروز تنش نظامي در خليج فارس، قطعا تنگه هرمز براي ماهها يا سالها بسته خواهد شد (حالا با روش غرق کردن کشتيهاي فرسوده يا هر روش ديگري)، قطعا منجر به اعمال فشار شرکاي اروپايي و آسيايي بر آمريکا خواهد شد که مجددا به دنبال شعلهور کردن آتش جنگي ديگر در خليج فارس و تنگه هرمز نباشد.
مرینپرس: و سخن پايانی
سخن پاياني من اين است که اگر دشمنان ايران به اين باور قطعي و مسلم برسند که ايران توانايي اين را دارد که تنگه هرمز را براي ماهها مسدود کند، قطعا هرگز جنگي در خليج فارس رخ نخواهد داد چراکه مصداق «بر سر شاخه نشستن و بن بريدن است».
ما همگي وظيفه داريم که به عنوان سربازان وطن، از هر ابزار و روشي براي پر کردن دست سياستمداران و نظاميان خود براي ارتقاء سطح بازدارندگي استفاده کنيم. هر ايراني که بر طبل ناتواني ايران در مسدود کردن تنگه هرمز بکوبد قطعا خودزني کرده و کشور را بيشتر در معرض تهاجم نظامي قرار داده است. گزينههاي روي ميز خودمان را افزايش دهيم همانطور که آنها ميدهند.