خطوط دریایی از«بندرهای سیراف و هرمز به دریای چین»

زمان مطالعه: 7 دقیقه

خطوط دریایی از«بندرهای سیراف و هرمز به دریای چین»

گروه تمدن دریایی – علی‌محمد سابقی – بررسی مورخان نشان می‌دهد که پیشینه روابط سیاسی و فرهنگی ایران و چین به بیش از ۲ هزار و ۶۰۰ سال می‌رسد و ۲ کشور کهنسال در دوران باستان، با جاده  معروف ابریشم که از مشرق تا مغرب امتداد داشت و خطوط دریایی که از خلیج فارس و بندرهای سیراف و هرمز به دریای چین کشیده می‌شد، با یکدیگر پیوند می‌یافتند.
علی‌محمد سابقی، پژوهشگر فرهنگ بین الملل و رایزن فرهنگی پیشین ایران در چین در یادداشتی نوشت:  این روابط که در عهد ساسانیان گسترش یافته بود، پس از ظهور اسلام و اسلام آوردن ایرانیان، توسعه  بیشتری پیدا کرد. اگرچه مناسبات میان دو تمدن بزرگ ایران وچین همه جانبه و گسترده بود، ولی مناسبات فرهنگی آنان در قالب ادیان و مذاهب شکل گرفت و ماندگارترین کالای مبادله شده  میان دو ملت، مبادلات فرهنگی و دینی است.
آثار برجای مانده از دین‌های نسطوری، زرتشتی، و آیین‌های بودایی و مانوی، و از همه مهمتر، دین اسلام، که توسط تجار و بازرگانان و مبلغان دینی ایرانی، بدون توسل به تبلیغ مستقیم در سرزمین چین معرفی و گسترش یافت و میلیون‌ها چینی را جذب این ادیان نمود، گویای این حقیقت است. در طول هزاره‌های گذشته، اثرگذاری و تأثیرپذیری دو تمدن کهن فرهنگی ایران و چین، به دلیل دوستانه و مسالمت‌آمیز بودن این مبادلات و تعامل، بدون برخورد با مانعی، تا یکی دو قرن اخیر به خوبی ادامه داشته است.
ورود استعمارگران متجاوز غربی به قاره آسیا در روند ارتباطات و مراودات فرهنگی بین دو کشور وقفه ایجاد کرد و هر دو تمدن باستانی را با تهدیدها و چالش‌های سختی روبه رو ساخت. روند استقلال طلبی و آزادیخواهی ملت‌های ایران و چین و تحولات و دگرگونی‌های بین المللی در طول قرن بیستم، این دو یار دیرین را بار دیگر هم سرنوشت و همراه ساخت تا با اتکا به پیشینه  فرهنگی و تمدن غنی گذشته و همفکری و هم نظری نسبت به آینده، برای احقاق حقوق مسلم خود در کنار هم قرار گیرند و بار دیگر جاده  ابریشم روابط فرهنگی خود را برای هموار ساختن راه آتی و سرنوشت ملت‌های دو کشور استوار سازند.
دو سال پیش پنجاهمین سال برقراری روابط رسمی میان ایران و چین در عصر حاضر توسط دو کشور گرامی داشته شد. در این نوشتار تلاش می شود به بهانه برگزاری نمایشگاه «شکوه ایران باستان» در شهر ممنوعه چین، بصورت مختصر مروری بر پیشینه  روابط  فرهنگی دو کشور نیز صورت گیرد.  
به گواهی تاریخ و تاریخ نگاران، هیچ دو ملت و فرهنگ و تمدن بزرگی را نمی‌توان یافت که مانند ایران و چین بن مایه  مبادله و تعامل و پیوستگی عمیق و دیرینه  فرهنگی را در ژرفای تاریخ آزموده باشند. این سرو بلند قامت ارتباطات دو ملت، در طول تاریخِ همواره سبز و کهنسال پیوستگی، که در خلال دو سه قرن گذشته بر اثر عوامل گوناگون و تند باد حوادث داخلی و خارجی شاخ و برگ و بارش فروریخته و به ظاهر خشک و کم ثمر می‌کند، در روزگاران گذشته از پر ثمرترین نوع تعامل فرهنگی و تمدنی بوده که ریشه‌های آن از شرقی‌ترین سواحل چین تا اقصای غرب جغرافیایی عالم گسترش داشته و آمد و شد کنندگان و باشندگان در کناره‌های جاده  فراخ ابریشم، از بار و بر آن بهره‌مند و بر رشد و بالندگی و فراگیر شدن فرهنگ‌ها و تمدن‌ها و آیین‌ها و اندیشه‌ها افزوده اند.
اگرچه در حال حاضر تند باد حوادث آن شادابی و خرمی گذشته  این درخت تنومند را از آن گرفته است، ولی هنوز هم ریشه‌های آن حیاتمند و تنه و شاخه‌های اصلیش سبز و زنده است که با اندک مراقبت و آبیاری و تبادل فکر و اندیشه بین فرهیختگان دو طرف، قابلیت به بار نشستن داشته و بار دیگر همه را از نسیم جان فزای ارزش‌های انسانی و اجتماعیش بهره‌مند می‌سازد، و نه تنها دو ملت ایران و چین، بلکه جامعه  بشری عصر فناوری نوین و پیشرفت و توسعه  اطلاعات، از ثمرات ارزشمند اخلاقی، و ارزش‌های بی‌انتهای فرهنگی و اجتماعی و نوآوری‌ها و همگرایی و همبستگی و صلح طلبی و عدالت جویی و نوع دوستی و دانش خواهی، دین باوری و حکمت گرایی، اندیشه‌های متعالی فلسفی و فرهنگ و هنر و معماری و پزشکی، و هر آنچه بشریت امروز برای زیستن در صلح و آرامش بدان سخت نیازمند است را از این درخت کهن و پر ثمر فرهنگی به دست آورد و برداشت کند. 
آغاز روابط تاریخی میان ایران و چین 
مشخص کردن تاریخی دقیق برای آغاز روابط میان مردمان ایران زمین و چین، هم چون بسیاری از حوادث تاریخی دیگر، به دلیل در دسترس نبودن اسناد و مدارک مورد اعتماد و قابل استناد امری دشوار، بلکه ناممکن است. ولی آن چه که مسلم و برای همه  مورخان قابل قبول است، دیرینگی، همه جانبه بودن و گستردگی این روابط است که در دو بخش دولتی و مردمی و در زمینه‌های اقتصادی و تجاری، فرهنگی و دینی، از تاریخ نامشخصی آغاز و به رغم فراز و فرودهایی که شاهدش بوده، تا کنون ادامه یافته است.  
بستر روابط تاریخی ایران و چین را هم چون رابطه  هر ملت دیگر، سه عنصر یعنی موضوع، شرط و زمینه ها، فراهم ساخته است. در این زمینه  خاص، مسلما موضوع ارتباط بین دو کشور، آشکارا خود دو کشور ایران و چین است که به عنوان دو امپراتوری رقیب و همسایه، دو تمدن دیرینه و دو فرهنگ پیشرفته، شناختشان برای دیگری ضروری، وسوسه‌انگیز و اشتیاق‌آور بوده است. شرط این رابطه دو جانبه نیز چیزی جز شناخت، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از یکدیگر نبوده و زمینه‌های آن هم عبارت بوده اند از: سفر، تجارت، روابط سیاسی، فرهنگی، فتوحات نظامی، مهاجرت، تبلیغات دینی، ماجراجویی، تبادل تجربه و همه اشکال روابط قابل پیش بینی یک ملت با ملت دیگر.
مرحوم استاد سید جعفر شهیدی، در سال ۱۹۹۱ در مراسم تأسیس مرکز پژوهش‌های فرهنگ ایران در دانشگاه پکن، در جمع اساتید و پژهشگران ایرانشناس چینی گفته: «دوستان گرامی؛ برشما و سایر دوستانی که از تاریخ چین و ایران اطلاعاتی دارند، معلوم است که دو ملت ما از چند هزار سال پیش یکدیگر را درک کردند، بین دو ملت ما نه تنها روابط تجاری برقرار شد، بلکه در فرهنگ و تمدن یکدیگر نیز تأثیر گذاشتند. اطلاعات این ارتباطات در آثار جهانگردانی که یا از چین عازم ایران شدند یا از ایران راهی چین، برشمرده شده است. آن‌ها مشاهدات خود را در کتاب‌های خود نوشتند، و ملت خود را نسبت به جنبه‌های مختلف زندگی، فرهنگی و اعتقادی دیگری آگاه کردند.» در این خصوص، افزون بر اطلاعات برجای مانده از جهانگردان و مسافران ماجراجوی چینی و ایرانی، می‌توان به آثار مکتوب و اسناد و کتب و دستنوشته‌های فراوان تاریخی اشاره کرد که به میزان نسبتا کمی در ایران و به مقدار خیلی زیادی در کتابخانه‌ها و مراکز آرشیو اسناد تاریخی چین از دوران باستان تاکنون گرد آوری شده است که می‌توان از آن‌ها به عنوان اسناد معتبر و مرجع تاریخی مهم برای بازیابی و بازنویسی تاریخ روابط، به ویژه روابط فرهنگی ایران و چین استفاده کرد.
گنجینه  وسیع نوشته‌های چین می‌توانند از اسرار و ناگفته‌های شمار زیادی از حوادث، اطلاعات، عوامل و زمینه‌های فراهم ساز تاریخ روابط فرهنگی بین دوکشور رمزگشایی کرده و ناشناخته‌های این روابط را با یافته‌های نو کشف کنند، که این یافته‌ها برای همه  کسانی که به تاریخ روابط دو ملت علاقه مندند، بسیار با ارزش است. ولی متأسفانه باید گفت، این اسناد و مدارک در حال حاضر توسط عده  کمی از دانشمندان تاریخ و جغرافی که چینی بوده و یا به زبان چینی آشنا هستند، استفاده می‌شود.
اینک مرور زمان و دگرگونی‌های امور جهان، گرد و خاک روی آن‌ها نشانده و حتی دانشمندان چینی هم به ندرت از آن‌ها استفاده می‌کنند تا چه رسد به پژوهشگران ایرانی که با زبان چینی آشنایی نداشته و یا از این گنجینه‌ها کاملا بی‌اطلاع هستند. پس از تأسیس جمهوری اسلامی ایران و گسترش روابط همه جانبه میان ایران و چین و نزدیک‌تر شدن دو ملت و تزاید همکاری و دید و باز دید میان دانشمندان و محققان و پژوهشگران و مراکز علمی-فرهنگی دو کشور، بر علاقه مندان روابط و تبادل فرهنگی و تاریخی فرض است که برای احیای این اسناد تاریخی و اطلاعات ارزشمند فرهنگی بکوشند تا همه  اطلاعات تاریخی در مورد تبادلات فرهنگی دو ملت را جمع آوری، ترجمه و منتشر ساخته و در اختیار عموم قرار دهند و از این رهگذر خدمت شایسته‌ای به فرهنگ و مردم دوکشور نموده و زحمات و تلاش‌های نیاکان خود را پاس بدارند.  
تبادلات فرهنگی میان ایران و چین
اگر جاده  ابریشم را نماد تاریخی روابط تجاری و اقتصادی میان ایران و چین فرض کنیم، مسلما نماد تعامل فرهنگی بین دو کشور را می‌توان مبادلات دینی و مذهبی به شمار آورد که از این طریق سایر مظاهر فرهنگی و هنری هم چون نقاشی، معماری، ادبیات، زبان، آداب و رسوم، ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی، علوم و صنایع ایرانی و چینی نیز به کشور مقابل راه یافته است.
ادامه دارد…

بازنشر مرین‌پرس به نقل از اقتصاد سرآمد

آخرین ویدئوهای دریایی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست بعدی

نوبت مردم! 

ش فروردین 25 , 1403
زمان مطالعه: 7 دقیقه بهزاد مومنی مقدم- وضعیت کنونی کشور ایران در مقایسه با مقاطع مختلف تاریخی این سرزمین، وضعیتی منحصربه‌فرد و بی‌سابقه نیست. کشور ایران در برهه‌های مختلف تاریخی در موقعیت‌های مشابه و حتی بسیار دشوارتر از این نیز قرار گرفته است. ملّتی که تجربه‌هایی همچون حمله مغول و […]

همچنین بخوانید: