ایجاد شهر گردشگری مدرن؛ راهی برای رونق اقتصادی مکران

یکی از بهترین راه‌های توسعه سواحل مکران، توسعه گردشگری و هدایت بخشی مسافران نوروزی در فصل بهار (و احیانا تعطیلات زمستانه) به این مناطق است. ایجاد شهر جدید گردشگری در سواحل مکران با تکیه بر هدایت نقدیندگی‌های کوچک و متوسط به آن، سواحل مکران را متحول می‌کند.

زمان مطالعه: 11 دقیقه

به گزارش مارین‌پرس، سواحل مکران، سواحلی در حاشیه آب‌های اقیانوسی ایران، عمان، از میناب هرمزگان در غرب تا نقطه صفر مرزی بندر گواتر سیستان و بلوچستان در شرق که می‌رود تا با عزم و نگاهی ویژه و جامع در آینده به مرکز صادرات، واردات و ترانزیت با توسعه بندر شهید بهشتی چابهار و تولید با استقرار صنایع تبدیل شود و میزبان بخش مهمی از جمعیت ایران شود.

در اسناد بالادستی و طرح‌هایی جامع؛ سواحل مکران قرار است با استقرار صنایع پتروشیمی و فولاد و استفاده از آب دریا برای آن‌ها به تولید 30 میلیون تن مواد و محصولات پتروشیمی بالادست و پایین دست و 10 میلیون تن فولاد برسد؛ همچنین استقرار صنایع ماشین‌سازی، گردشگری و کشاورزی نیز با احداث مراکز بالادست و پایین‌دست صنعت خودرو، مراکز اقامتی و تفریحی و هم‌چنین گلخانه‌های صنعتی و استفاده از شیرین‌سازی آب دریا برای تولید در آن‌ها در دستور کار قرار گرفته است. بندر جاسک در سواحل مکران نیز قرار است در طرح جامع وزارت نفت با احداث پایانه‌های نفتی، بخش مهمی از صادرات نفت ایران از خارک در خلیج فارس به این بندر در آب‌های عمان منتقل شود.

هم‌زمان با استقرار صنایع مادر و در کنار آن‌ها صنایع پایین دستی در سواحل مکران، مکران قرار است میزبان بخش مهمی از جمعیت ایران در شهرهای جدیدی مانند شهر جدید تیس در سیستان و بلوچستان بشود و معضل کم‌آبی شهرهای ایران را نیز با ایجاد تاسیسات بزرگ و مدرن شیرین‌سازی آب‌های دریا برطرف کند.

یک کارشناس مهندسی معماری دریایی می‌گوید: یکی از بهترین راه‌های توسعه سواحل مکران، توسعه گردشگری و هدایت بخشی از مسافران نوروزی در فصل بهار (و احیانا تعطیلات زمستانه) به این مناطق است. فرصت 1 ماهه تعطیلات نوروزی فرصتی است تا مردم فقیر این مناطق ذخیره‌ای اندک برای کل سال داشته باشند.

محمد مونسان می‌افزاید: رشد گردشگری در این مناطق می‌تواند دیدگاه سرمایه‌گذاران کوچک و بزرگ را هم تغییر دهد. واقعیت این‌ست که در حال حاضر دیدگاه مردم ایران به مناطق جنوب شرقی ایران نسبتا منفی و هراسناک و توام با تصورات ناامنی است و به تبع آن، سرمایه‌گذاران بخصوص در بخش تفریحی رغبتی برای آن مناطق نشان نمی­دهند. شاید هم اکنون از هر 100 خانواده ایرانی، یک خانواده هم تاکنون به سواحل دریای عمان سفر نکرده باشد. حالا سوال اصلی این‌ست که چرا تاکنون سفر به سواحل مکران در گزینه­های سفر خانواده­ها نبوده است؟ یکی از مهمترین دلایل آن فقدان امکانات مدرن گردشگری و نبود انگیزه سفر است.

این عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی دریایی دانشگاه صنعتی مالک اشتر تصریح می‌کند: یکی از بهترین پیشنهادات برای رونق سفر به سواحل مکران، طراحی و ساخت یک شهر مدرن با هدف جذب گردشگران ایرانی و خارجی است.

شهری که هم طراز با برخی شهرهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و شهرهای توریستی اروپایی باشد. سواحل مکران خوشبختانه دارای جاذبه­های طبیعی بسیاری است ولی این مورد اصلا برای خانواده‌های ایرانی کافی نیست. حقیقت اینست که خانواده‌های ایرانی عموما به دنبال دیدن امکانات مدرن گردشگری هستند که متاسفانه در سواحل جنوبی مطلقا موجود نیست. متاسفانه برای سال‌های طولانی، تمرکز مدیران گردشگری ایران صرفا بر دو چیز بوده است: 1- آثار باستانی 2- طبیعت زیبا؛ بنابراین از قابلیت‌های مهندسی موجود در کشور برای طراحی و ساخت جاذبه‌­های گردشگری مدرن و جدید کاملاً غفلت شده است.

کشور کوچک امارات با ایجاد شهرهای مدرن گردشگری و نمادهای فاخر شهری توانسته سالیانه 10 میلیارد دلار (معادل یک چهارم درآمد نفتی ایران) فقط از محل گردشگری درآمد داشته باشد.

چه امکاناتي براي يک شهر مدرن گردشگري مد نظر است؟

اولين و مهمترين مسئله اينست که با توجه به گرم و شرجي بودن سواحل جنوبي کشور بايد در طراحي شهر به «گردشگري در شب» توجه ويژه­اي شود بدين معني که امکانات به گونه­اي باشد که افراد بتوانند در ساعات بعد از ظهر و بعد از غروب آفتاب (تا نزديک صبح) از امکانات تفريحي استفاده کنند. متاسفانه رطوبت و شرجي حاد اين مناطق به همراه دماي بالا باعث مي­شود که در اغلب مناطق ساحلي جنوبي، مردم صرفا بتوانند يکي دو ساعت مانده به غروب آفتاب از منزل خارج شوند.

براي اين موضوع بايد يک طول محدودي از ساحل (مثلا پنج کيلومتر) را مشخص کرد و ساختمان­هاي مرتفع تجاري، هتل­ها و برج­هاي مسکوني مرتفع را در اين ناحيه کاملا چسبيده به کنار آب ساماندهي کرد به گونه­اي که سايه نوراني اين ساختمانها به داخل آب منعکس شده و شرايط را براي احياي فعاليتهاي گردشگري در شب محيا ميکند. همچنين صدها کافه و رستوران و مرکز تفريحي در چنين محيطي در کنار ساحل و در ساعات شب هم امکان فعاليت دارند. هم اکنون در 1900 کيلومتر مرز ساحلي جنوب حتي يک ساختمان بالاي 50 متر وجود ندارد و اغلب فعاليتهاي گردشگري هم در شب تقريبا تعطيل ميشود.

کشور کوچک قطر طول محدودی از سواحل خود را به ساخت برج­های مجلل در مجاورت ساحل اختصاص داده به گونه­ای که انعکاس نور این ساختمان­ها در داخل آب باعث رونق گردشگری در شب و تعطیل نشدن فعالیتهای گردشگری در طول شبانه روز شده است.

مسئله دوم اينست که تا جاي ممکن، امکانات گردشگري در يک محيط مسقف، طراحي و اجرا شوند مانند پارکهاي کودکان، شهربازي، سالن اسکي، سالنهاي ورزشي، سينما، تاتر، تونل آکواريوم، دلفيناريوم، مراکز خريد و پاساژها، موزه­هاي صنعتي و غيرصنعتي، نمايشگاه­ها و غيره.

مسئله سوم، توجه ويژه به تفريحات آبي است. بسياري از تفريحات آبي به دليل کمبود آب در شهرهاي غيرساحلي امکان­پذير نيست.از طرفي شوري بالاي آب درياهاي جنوب و شرايط محيطي براي شناي افراد در دريا در بسياري از فصول سال چندان مناسب نيست لذا بايد انواع مختلفي از پارکهاي آبي مسقف و موج سازهاي مدرن را در اندازه­ها و امکانات مختلف طراحي کرد.

مسئله چهارم، ساخت يک نماد شهري مرتفع، عظيم و منحصربفرد است به گونه­اي که به عنوان نماد اين شهر و سوژه عکسهاي يادگاري بوده و در مرکز مجموعه گردشگري ساخته شود. نمادهاي شهري معروف، معمولا داراي ارتفاع بالاي 100 متر و داراي شکل و شمايل منحصربفرد و برگرفته از تاريخ، تمدن و فرهنگ مردم همان منطقه است. تقريبا همه شهرهاي بزرگ ايران داراي يک “نماد شهري معروف” هستند که مسافران و گردشگران در مقابل آنها عکس يادگاري مي­گيرند و در واقع اين نمادها، شناسنامه اين شهرها بوده و سوژه عکس­هاي يادگاري هستند.

ولي متاسفانه هيچ­يک از شهرهاي ساحلي جنوب ايران داراي “نماد شهري” که يک جاذبه گردشگري محسوب شود، نيستند. الان کسي که به خرمشهر و بوشهر و بندرعباس و چابهار سفر مي­کند براي تمايز سفر به اين شهرها از چه نمادهايي بايد عکسبرداري کند؟! عدم توجه به ساخت سازه­هاي مجلل در شهرهاي ساحلي جنوب، باعث شده است که اغلب اين شهرها “چهره­اي فقيرانه و محروم” داشته باشند. آيا سوال برانگيز و تاسف­آور نيست که حتي در ليست تورهاي گردشگري شرکتهاي داخلي هيچ شهري از شهرهاي جنوبي حضور ندارد؟ چرا از دانش مهندسي موجود در کشور براي ساخت اين نمادهاي فاخر مهندسي استفاده نميشود؟

نماد شهری کویت به عنوان مرکز یک مجموعه گردشگری مدرن و نماد کشور کویت.

مسئله پنجم، ايجاد يک کانال آب مصنوعي به عرض حداقل 30 متر است که بوسيله آب دريا پر ميشود و آب دريا از يک سمت وارد و در سمت ديگر به دريا ميريزد. چنين طرح­هايي در دنيا رايج است به شرطي که شيب زمين صفر بوده و مسطح باشد. نمونه نزديک آن همين کانال­هاي مصنوعي شهر دوبي است که ساختمان­هاي مرتفع و مجللي در طرفين همين کانال ايجاد شده­اند و امکان قايقراني و تفريحات آبي را نيز فراهم ميکند. متاسفانه در کشور ما حتي يک نمونه از اين کانال­هاي تفريحي وجود ندارد و از توانمندي­هاي مهندسي کشور براي ايجاد جاذبه­‌هاي گردشگري استفاده نمي­شود.

مسئله ششم نيز امکانات تفريحي در فضاي باز است مانند مارينا و پلاژهاي شنا و شهربازي مدرن از جمله چرخ و فلک­‌هاي با قطر زياد و مرتفع که امروزه در مناطق گردشگري ساحلي دنيا بسيار رايج است و نماي بسيار زيبايي به دريا و مجموعه گردشگري ميدهد.

چه محلي را براي اين شهر گردشگری پيشنهاد مي‌کنيد؟

فاصله بندرعباس تا پسابندر (مرز پاکستان) 750 کيلومتر است و فقط يک شهر نسبتا بزرگ به نام جاسک در وسط اين فاصله وجود دارد که در فاصله 350 کيلومتري از چابهار قرار دارد. اينکه در يک فاصله 750 کيلومتري فقط يک شهر بزرگ وجود داشته باشد ناشي از يک توسعه نامتوازن و نادرست است لذا پيشنهاد ميشود اين شهر در فاصله ميانه بين جاسک تا چابهار يا فاصله بين جاسک تا بندرعباس جانمايي گردد.

البته اگر اين شهر در فاصله بين جاسک تا بندرعباس جانمايي شود دو مزيت را به دنبال دارد: 1- به مرکز کشور نزديکتر است و طول سفر براي اغلب مردم کوتاهتر مي‌شود 2- امکان امتداد راه آهن بندرعباس تا اين شهر در زمان کوتاهتري قابل اجراست. ضمنا طبيعي است که محل مذکور بايد از جغرافياي مناسب و طبيعت زيبايي هم برخوردار باشد. مثلا وجود اختلاف سطح طبيعي نسبت به دريا باعث ايجاد مناظر و ديد بهتري رو به دريا ميشود و معماري زيباتري از شهر ميتوان انجام داد به گونه­اي که از دل دريا هم قابل رويت باشد.  

آيا شهرهاي جديد سواحل مکران مانند شهر تيس مي‌توانند به عنوان شهر گردشگري مطرح شوند؟

البته که ميتوانند. اخيرا وزير محترم راه اعلام کردند که طراحي شهر جديد تيس به پايان رسيده و بزودي اجرا ميشود ولي من نميدانم که واقعا طراحي اين شهرها تا چه حد با هدف جذب گردشگر و ايجاد مقصد گردشگري انجام شده است. ضمن اينکه اين شهر چسبيده به چابهار است و از هدف توسعه متوازن سواحل تا حدودي دور است. از طرفی با توجه به برخی تصورات ناامنی در مردم، هرچه این شهر از مرز پاکستان دورتر باشد، اطمینان خاطر بیشتری برای سرمایه­گذاران ایجاد خواهد کرد. شاید یک فاصله حداقل 200 کیلومتری از مرز پاکستان مناسب باشد.

ايجاد چنين شهري چگونه مي‌تواند منطقه را متحول کند؟

تصور کنيد چنين شهري به مقصد گردشگري خانواده­هاي ايراني تبديل شود. حداقل 40 ميليون سفر در سال ميتواند فقط از سوي مرد خود ايران مورد انتظار باشد. ضمن اينکه چنين شهري به مرور، مورد توجه گردشگران خارجي نيز قرار خواهد گرفت. وقتي اين حجم از سفر به يک شهر انجام شود، خودبخود مسيرهاي دسترسي جاده‌­اي و ريلي و هوايي داراي توجيه اقتصادي شده و در اولويت کشور قرار ميگيرند.

ضمن اينکه مسافرين جاده‌­اي براي سفر از استان­ها و شهرهاي مجاور بايد از شهرهاي متعددي عبور کنند که همين مسافرين عبوري ميتواند منبع درآمد مناسبي براي شهرهاي واقع شده در مسير ايجاد کند. براي نمونه ميتوان به سفرهاي به مقصد مشهد اشاره کرد که وضعيت اقتصادي شمال شرق کشور را همين مسافرين عبوري متحول کرده­اند که شامل مراکز توقفگاهي بين راهي، رستورانها، کافه­ها، هتل­ها و خدمات مسافرتي و غيره مي­باشد. ایجاد یک شهر گردشگری در سواحل مکران قطعا کل طول سواحل را متحول خواهد کرد.

ايجاد چنين شهري احتمالا بودجه کلان مي‌­خواهد. آيا دولت توان انجام اين هزينه­‌ها را دارد؟

دقيقا يکي از اشتباهات ما ايراني­ها ومديران ايراني همين است که فکر مي­کنند هر پروژه­اي بايد با پول دولت اجرا شود. اين يک تفکر اشتباه و منسوخ است. مديران ما بجاي انتظار براي بودجه دولتي بايد طرح­هاي بزرگ را به پروژه­هاي کوچتري تقسيم کنند که توسط سرمايه­هاي کوچک و متوسط مردمي قابل اجراست.

خوشبختانه طرح­هاي گردشگري از اين مزيت برخوردار هستند مثلا در مورد همين شهر گردشگري اگر متولي دولتي به کمک مشاورين داخلي و خارجي، يک نقشه جانمايي مدرن به همراه جزئيات جانمايي ارائه مي­کند. سپس تک تک واحدهاي تجاري وخدماتي ياد شده در اين شهر به صورت مزايده به بخش خصوصي واگذار شده و اين شهر با کمترين اتکا به بودجه دولتي ساخته خواهد شد.

اين دقيقا رويه­اي است که امروز در دنيا اجرا ميشود و ما اگر فکر ميکنيم که در دنيا همه پروژه­هاي بزرگ با پول دولتي انجام مي­شود کاملا در اشتباه هستيم. دولتها فقط سياستگذاري کرده و ريل­گذاري مناسب براي حضور بخش خصوصي را فراهم مي­کنند و ماليات خود را از اين فعاليتها اخذ مي­کنند. بودجه دولتي معمولا صرف ايجاد زيرساختها مي­شود. شوربختانه امروزه تفکر 99 درصد مديران دولتي اين است که در اتاق خود و پشت ميز خود نشسته و منتظر بودجه دولتي هستند درحاليکه بايد از پشت ميز خود بلند شده و با تحرک وتلاش بيشتر، براي هدايت نقدينگي موجود در جامعه تلاش کنند.

امروزه حجم نقدينگي جامعه به 1700 هزار ميليارد تومان رسيده يعني پول زيادي در اختيار مردم هست ولي دولت، طرحي براي جذب و ساماندهي اين پولها ندارد. طرح­هاي گردشگري يکي از بهترين گزينه­ها براي جذب و هدايت نقدينگي سرگردان در کشور است چراکه علاوه بر سرمايه­‌هاي بزرگ، ميتواند سرمايه‌­هاي کوچک و متوسط را نيز جذب ند.­

و سخن آخر…

يکي از مشکلات بزرگ کشور ما اين است که مديران ما داراي «فکرهاي کوچک» و «دلهاي ترسان» هستند و نميتوانند طرح­هاي بزرگ و جاه­طلبانه را در کشور اجرا کنند. جاه­‌طلبانه و بزرگ فکر کردن در اين موارد يک هنر است که ما امروز از آن محروم هستيم و نتيجه اين شده است که علي­رغم ثروتهاي سرشار نفت وگاز و معادن و نيروي انساني جوان و خلاق، جايگاهي در اقتصاد دنيا نداريم و حسرت برخي کشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس را داريم. در کشوري که يارانه بنزين و سوخت (130 هزار ميليارد تومان) بيش از دو برابر کل بودجه عمراني کشور (60 هزار ميليارد تومان) است چاره­اي نداريم جز ايجاد تحولات بزرگ در تفکرات مديريتي. تا اين تفکرات پوسيده و مخرب اصلاح نشود نتيجه­اي جز هدر رفتن ثروت کشور و درجا زدن نمي­توان انتظار داشت.

آخرین اخبار:

شماره 8/ساختمان ماهی سفید چالوس؛ نماد ساحلی صیادان شمال

احداث ساختمان ماهی سفید در شهر ساحلی چالوس، علاوه بر هویت‌سازی و نماد قدردانی از زحمات صیادان شمال کشور در تامین امنیت غذایی می‌تواند پیامدهای اقتصادی زیادی را در پی داشته باشد

4 ماه قبل

شماره 7/ برج نارنج بابلسر؛ نماد گردشگری سلامت شمال ایران

احداث برج نارنج در شهر ساحلی بابلسر علاوه بر ایجاد هویت شهری و نماد گردشگری سلامت شمال کشور، پیامدهای مثبت اقتصادی زیادی در پی خواهد داشت.

4 ماه قبل

شماره 6/ نماد ساحلی دلفین؛ ارمغان زیبایی و نشاط بندرعباس

امروزه طراحی و ساخت نمادهای شهری نه تنها سبب ایجاد هویت شده و معماری شهر پیرامون آن نماد شکل گرفته بلکه زنجیره اقتصادی بسیار بزرگی از مجموعه‌های اداری و تجاری، رستوران‌ها و دیگر مراکز تفریحی را نیز شامل می‌شود. با توجه به اهمیت این موضوع که پیامد آن توسعه‌یافتگی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است؛ علی مهدیان، ناصر علیقلی زاده فیروزجایی، عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران و محمد مونسان، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شاهرود، با استفاده از هوش مصنوعی اقدام به نمادسازی شهرهای ساحلی و بندر کرده‌اند که این نوید داده می‌شود که این سلسله مطالب به صورت پیوسته در پایگاه خبری مرین‌پرس منتشر خواهد شد. یادداشت اول به برج مشعل جهت ساخت در پایتخت انرژی ایران، بندر بوشهر، یادداشت دوم به ساختمان لاک‌پشت جهت احداث در جزیره قشم، یادداشت سوم به  استفاده از کشتی‌ غول‌پیکر از رده خارج به عنوان نماد شهری جزایر هرمز و ابوموسی، یادداشت چهارم به ساختمان مرجان به…

4 ماه قبل