کانال "قدرت دفاعی ایرانیان" در گزارشی به معرفی و بررسی ناوبندر مکران (خلیج فارس نیروی دریایی راهبردی ارتش پرداخته است.
به گزارش مارینپرس، در ابتدا این نکته را بایستی ذکر کرد که ظاهرا نام این پروژه از «خلیجفارس» تغییر پیدا کرده و «مکران» نام گرفته است.(لینک خبر)
اوایل مهرماه امسال، امیردریادار خانزادی، فرمانده نیروی دریایی ارتش در برنامه گفتگوی ویژه خبری از الحاق نخستین ناو ایرانی با قابلیت حمل ۷ فروند بالگرد و ۲۴ متر طویلتر از ناو خارک، مجهز به تسلیحات، تجهیزات و تدارکات گسترده با طول ۲۰۷ متر، با نام “ناوبندر خلیجفارس” خبر داد. با این توصیف طول این ناو باید حدود ۲۳۱ متر باشد.
از ماهها قبل، با بررسی تصاویر ماهوارهای پایگاه نیروی دریایی ارتش در بندرعباس، نکتهای جلب توجه میکرد، آن اینکه ناو پشتیبانی لجستیکی خارک در لنگرگاه خود پهلوگیری نمیکند و این لنگرگاه ظاهرا ماهها میزبان یک نفتکش است.
این پهلوگیری نفتکش در لنگرگاه ناو خارک تا اواخر مردادماه ادامه داشت، تا اینکه در اوایل شهریورماه نفتکش موردنظر دیگر در این محل دیده نشد. تصاویر ماهوارهای تاسیساتی که احتمال میرفت این نفتکش به آنجا منتقل شده باشد بررسی شد و سرانجام، این نفتکش در تاسیسات شهید درویشی وزارت دفاع و حوضچه خشک عظیم این تاسیسات دیده شد.
با اندازهگیری های صورت گرفته بر روی این نفتکش، به طور جالبی طول آن بسیار نزدیک به عدد تقریبی ۲۳۱ متری است که دریادار خانزادی آن را اعلام کردند (البته امیر خانزادی طول ناوبندر خلیجفارس را مستقیم اعلام نکردند و صرفا طول بیشتر ۲۴ متری آن نسبت به ناو خارک اعلام شد). طول این نفتکش بنا بر اندازهگیریهای صورت گرفته حدود ۲۲۸ متر، قبل از اعمال بازسازیها و تغییرات بوده (تصویر بالا) و احتمالا بعد از بازسازی و تغییرات این عدد تغییر کند. عرض این نفتکش نیز حدودا ۴٢ متر است.
در ادامه به بررسی تغییر کاربری نفتکش به ناو جنگی میپردازیم.
نمونه های مشابه متعددی در سایر کشورها نیز تاکنون اجرا شده مثلا در سال ۲۰۱۳ در نیروی دریایی آمریکا بر اساس پلتفرم نفتکش کلاس آلاسکا، یک کلاس جدید شناور تحت عنوان “پایگاه دریایی اعزام شونده” یا “(Expeditionary Sea Base (ESB” توسعه داده شد. نخستین فروند از این کلاس سال ۲۰۱۷ عملیاتی شد.
طبق آنچه درباره ناوبندر خلیجفارس اعلام شده قابل انتظار است که این ناو تا حد زیادی شبیه به به کلاس ESB آمریکایی باشد. کلاس ESB همانطور که از نامش پیداست، نقش یک پایگاه متحرک دریایی با هدف پشتیبانی از بقیه شناورها در مناطق دور از ساحل را ایفا میکند.
ماموریت اصلی ناوبندر خلیج فارس نیز، پشتیبانی تدارکاتی و سوخترسانی به شناورهای یک ناوگروه در ماموریتهای محوله است؛ مثلاً در سالهای اخیر حفظ امنیت در مناطقی چون خلیج عدن، تنگه بابالمندب یکی از اصلیترین ماموریت های نداجا بوده و کشورهای مختلفی که تامین امنیت میکردهاند در سواحل این مناطق اقدام به ایجاد پایگاه در خاک دیگر کشورها کردهاند، حال با این شرایط ناوبندر خلیجفارس نه تنها در آبهای ذکر شده، بلکه در بسیاری از مناطق میتواند نقش یک پایگاه بندری متحرک را ایفا و حتی در صورت نیاز به عملیاتهای سبک رزمی علیه گروههای کوچک در مناطق دوردست بزند.
این ناو گرچه تمام کارایی یک شناور را که از ابتدا بصورت نظامی طراحی شده را نخواهد داشت، اما رفع سریع و ارزان نیازهای فوری در این زمینه، این تصمیم را توجیه پذیر میکنند.
درباره ناوبندر خلیجفارس گفته شده که قابلیت حمل ۷ فروند بالگرد و قابلیتهای گسترده موشکی و پهپادی را خواهد داشت. دو بالگرد سیکینگ و AB212 محتملترین موارد بوده و بالگرد سیاستالیون با توجه به تعداد کم و وزن زیاد احتمالا در این ناو استفاده نخواهد شد. توجه داشته باشید که این شناور یک ناو بالگردبر نیست بلکه حمل بالگرد در راستای ماموریت اصلی یعنی پشتیبانی از ناوگروه با وظایفی مثل جابجایی نیرو، تجهیزات و همچنین پشتیبانی هوایی و لجستیکی از اعضای ناوگروه است.
در رابطه با توان پهپادی نیز احتمالا پهپاد عمودپرواز پلیکان-۲ و از طرفی باتوجه به بزرگی عرشه، شاید از پهپادهای ریلپرتاب همچون جت کرار و سجیل و پهپاد های پیستونی به شرط بکارگیری شیوه مناسب بازیابی استفاده شود.
در بعد تجهیزات آفندی و پدافندی موشکی نیز فعلا باید منتظر اطلاعات تکمیلی بیشتر باشیم که در این صورت اطلاعرسانی خواهد شد.
همانطور که گفته شد، یکی از وظایف قابل پیشبینی برای این ناو، ایفای نقش یک پایگاه ساحلی و بندری برای شناورهای تخصصی رزمی ناوگان نداجا میباشد.
همانطور که مثال زده شده بود، یکی از مناطقی که نداجا در سالیان اخیر به آن ورود کرده، منطقه شمال اقیانوس هند، خلیج عدن و دریای سرخ است که به دلیل عدم تامین امنیت این مناطق از سوی کشور های ساحلی آن، تقریبا تمام کشورهایی که توان انجام ماموریت در این مناطق را داشتهاند به این محدوده ورود پیدا کردهاند. طبیعتاً برای حضور در این مناطق نیاز به پایگاه های ساحلی نیز برای پشتیبانی لجستیکی ماست، به طور مثال، کشورهای آمریکا و چین در جیبوتی و روسیه در سومالی پایگاه ایجاد کردهاند.
در این میان نیز نیروی دریایی ارتش در طی سالهای اخیر با ارسال ناوگروههایی به این مناطق که معمولاً از یک ناو تخصصی رزمی (از کلاس الوند/موج) و یک ناو پشتیبانی لجستیکی (بندرعباس/خارک) شامل میشود، تلاش در تامین امنیت مناطق ذکر شده و کشتیهای تجاری متعلق به کشورمان و دیگر کشورها کرده است. باتوجه به محدودیت توان و ظرفیت ناوهای ذکر شده و عدموجود پایگاههای دریایی در سواحل کشورهای این مناطق، وجود یک ناو عظیم که توان ایفای نقش به عنوان یک پایگاه دریایی را داشته و توان و ظرفیت آن بسیار بیشتر از ناوهای فعلی باشد احساس شد.
حال با تغییر کاربری یک نفتکش به آن نقش یک «ناوبندر» داده شده که نه تنها به ناوگروههای اعزامی نداجا در آبهای دوردست توان انجام ماموریت در مدت زمان های بیشتری را میدهد و آنها را از یک پایگاه ساحلی در آن مناطق بینیاز میکند، یک مزیت بسیار مهم وعمده نیز دارد و آن متحرک بودن این پایگاه دریایی است که با ویژگیهایی که دارد، به نیروی دریایی ارتش این اجازه را میدهد در هر منطقهای از کره زمین به پشتیبانی از ناوهای تخصصی رزمی خود بپردازد؛ البته به شرطی که ناوهای تخصصی رزمی توان انجام ماموریت در مناطق مدنظر را داشته باشند.
همچنین این «ناوبندر» در وهله دوم در صورت تسلیح مناسب آن، توان انجام ماموریتهای سبک را بر علیه گروههای کوچک نیز به تنهایی خواهد داشت. انتظار میرود این ناوبندر پیش از آنکه به تسلیحات تهاجمی ضدکشتی و یا حتی زمینی مجهز شود، به تسلیحات دفاعی (شامل سامانههای دفاعنزدیک و موشکهای پدافندی) و سامانههای مراقبتی و نظارتی (شامل رادار، سامانههای الکترواُپتیکی و پهپاد) مجهز شود. البته قطعا مسئولین و فرماندهان بیش از افرادی که در این زمینه مطالعه دارند به امور واقف هستند اما مشخصا انتظار تجهیز این ناو به تسلیحاتی که به ناوبندر توان دفاع از خود به شکل مستقل را بدهد، انتظار بیجایی نیست؛ چرا که در حال حاضر در ناوگان نداجا ناوهای تخصصی رزمی سنگین و مناسب برای ایفای نقش برای دفاع از یک ناوگروه که ناوبندر نیز آن را شامل شود، وجود ندارد.
احداث ساختمان ماهی سفید در شهر ساحلی چالوس، علاوه بر هویتسازی و نماد قدردانی از زحمات صیادان شمال کشور در تامین امنیت غذایی میتواند پیامدهای اقتصادی زیادی را در پی داشته باشد
احداث برج نارنج در شهر ساحلی بابلسر علاوه بر ایجاد هویت شهری و نماد گردشگری سلامت شمال کشور، پیامدهای مثبت اقتصادی زیادی در پی خواهد داشت.
امروزه طراحی و ساخت نمادهای شهری نه تنها سبب ایجاد هویت شده و معماری شهر پیرامون آن نماد شکل گرفته بلکه زنجیره اقتصادی بسیار بزرگی از مجموعههای اداری و تجاری، رستورانها و دیگر مراکز تفریحی را نیز شامل میشود. با توجه به اهمیت این موضوع که پیامد آن توسعهیافتگی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است؛ علی مهدیان، ناصر علیقلی زاده فیروزجایی، عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران و محمد مونسان، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شاهرود، با استفاده از هوش مصنوعی اقدام به نمادسازی شهرهای ساحلی و بندر کردهاند که این نوید داده میشود که این سلسله مطالب به صورت پیوسته در پایگاه خبری مرینپرس منتشر خواهد شد. یادداشت اول به برج مشعل جهت ساخت در پایتخت انرژی ایران، بندر بوشهر، یادداشت دوم به ساختمان لاکپشت جهت احداث در جزیره قشم، یادداشت سوم به استفاده از کشتی غولپیکر از رده خارج به عنوان نماد شهری جزایر هرمز و ابوموسی، یادداشت چهارم به ساختمان مرجان به…