در حوزه اقتصاد دریا محور و در میان اهالی و فعالان دریایی، تضارب اندیشه از سطح بسیار پایینی برخوردار است. اگر این ادعا صحیح باشد- که به گمان نگارنده چنین است- وضعیت خوبی در تولید دانش و انتقال تجربه در حوزه دریامحور در کشور ایران وجود ندارد؛ زیرا تضارب اندیشهای نیست و اگر هست، بسیار ضعیف و بر مبنای خودسانسوری قرار دارد.
به گزارش راد، دلایلی بر این ادعا مترتب است:
اول: جبههگیریهای شخصی
اولین نکتهای که در فعالیت فکری-قلمی در حوزه دریا متوجه شدم، وجود جبههگیریهای شخصی علیه همدیگر است که به جای تحلیل منطقی و علمی مسائل، جبههگیری شخصی بر اساس روابط فردی شکل میگیرد. افراد به جای این که به نقدعلمی نگرشها و بیانات یکدیگر بپردازند به نفد سوابق، تحصیلات و یا عملکردهای شخصی مبادرت میکنند و اساسا به اصل موضوع وارد نمیشوند. دیدگاه شخصی ازدیدگاه علمی متفاوت است و دو دانشمند هر چند که اختلاف شخصی داشته باشند و به اصطلاع عام، از همدیگر خوششان نیاید، اما در مقام علمی، سخن علمی میگویند. یکی از معروفترین مناظرههای تاریخ معاصر، مناظره مکتوب بین دانشمند بزرگ غربی برتراند راسل و اندیشمند شرقی علامه جعفری است که با وجود عدم امکان مقایسه این دو نفر از نظر اخلاقی و رفتاری، هیچ کنش و واکنش شخصی در مکاتباتشان دیده نمیشود و اصولا هیچکدام به این نکته کاری ندارد که طرف کیست و آیا اخلاق دارد یا ندارد یا مشروب میخورد یا نمیخورد یا… هیچ وجه اخلاق شخصی مورد توجه هیچکدام نیست؛ بلکه هر چه هست، منطق است و علم و است و استدلال. اما در حوزه دریاییها بیشتر مسائل شخصی وارد میدان میشود. مثلا وقتی میگوییم: نظر فلانی در مورد اقتصاددریامحور چنین است، میگوید: طرف مگر چهکاره است؟ یا وقتی میگوییم نگاه فلانی درمورد کشتیسازی چنین است، میگوید مگر فلانی چندتا کشتی ساخته است؟ یا فلانی اگر خوب بود که از فلانجا اخراجش نمیکردند! و ما هر چه تلاش کردیم که بفهمانیم میان اندیشه و نگاه فرد با سایر موارد رابطه مستقیمی وجود ندارد، فایده نداشت. به هر روی، اغلب میدانیم که اندیشه را با اندیشه باید پاسخ داد و پرداختن به حواشی فقط دلیل ضعف و به منظور فرار از هماندیشی و پاسخ شایسته است.
دوم: جبههگیریهای گروهی
آسیب دیگر در همین راستاست. یعنی جبههگیری گروهی. زمانی که یک بحث مطرح میشود و بین دو انجمن یا گروه مشترک است، یکی از آنها ورود به بحث را منوط به نبود دیگری میکند! دلیلش اختلاف صنفی یا گروهی یا انجمنی است. این استدلال ضعیف را به کار می برد که: ما با آنها کاری نداریم! و وقتی میگوییم موضوع بر سر یک نکته واحد و اندیشه منطقی و تحلیلی است و این ربطی به قبول یا عدم قبول صنفی یا گروهی ندارد، به خرجش نمیرود. تضارب اندیشه به آن معنا نیست که دو طرف همدیگر را قبول داشته باشند. تضارب اندیشه به معنای تضاد دیالکتیک افکار و تجارب است که بر مبنای تز، سنتز، آنتی تز عمل میکند و همواره ایدههای نو و طرحهای نو از دل تضارب اندیشهها میزایند و خلق میشوند.مبنای اندیشه هم مشخص است: استدلال علمی. علم هم مشخص است: دانستنیهای قابل اثبات. با این دو محور اصلی، آب و آتش هم کنار هم قرار میگیرند و میتوانند سخن بگویند که چرا خاموش میکند و چرا میسوزاند. این در حالی است که تضارب اندیشه بین اهالی دریایی بسیار اندک است و به ندرت رخ میدهد که میتواند از مهمترین آسیبهای این حوزه باشد.
سوم: ضعف برنامههای متولیان امر
تضارب اندیشه، مبنای تولید اندیشه است. اندیشه از برخورد اندیشههای ساخته میشود. اگر یک اندیشه بدون برخورد باشد، به مرور زمان میمیرد و از میان میرود زیرا اندیشه زمانی اندیشه میشود که در جهان افکار به نقد و بررسی برخورد کند. اندیشه سقراطی با تفکر افلاطونی همراه میشود و با اندیشه سقراطی برخورد میکند. مانند برخورد دو شهاب چنان انفجاری رخ میدهد که هزاران اندیشه نو از آن میبارد و این است که سیر اندیشه در دنیای تعلق، پایان نمیپذیرد و چهرههای فلسفی دیگری مانند سیسیرون، ست آگوستین، هابز، هگل، هایدگر، دکارت و… بر میخیزند و همچنان ادامه دارد و به هانتینگن و تافلر و هارینگتن و… میرسد و همچنان سیر میکند. در داخل کشور نیز، چنین است و اندیشمندان با نقد وبررسی اندیشههای داخلی و خارجی به برداشتهای نوین رسیده و بخش دیگری از جهان ناشناخته اندیشه را کشف میکنند.یکی از کمککنندههای بزرگ در این راه، برنامهسازانی هستند که در سطح دنیا و در ایران، برای تضارب اندیشهها برنامههای مناسبی ترتیب میدهند. دانشگاهها یکی از پایگاههای بزرگ تولید اندیشه در دنیا هستند و دانشگاههای ایران نیز کم از دنیا ندارند. اما در حوزه اقتصاددریا محور، هم ضعف دانشگاهی وجود دارد و هم ضعف سایر متولیان که برنامههای مشخص و مرتبی برای تضارب اندیشهها ندارند. از بزرگترین دانشگاهیان حوزه دریا، در سال ۱۴۰۱، چند خبر از برگزاری کنفرانسها، سمینارها یا نشستهای تخصصی داریم؟ رقم بسیار اندک است. دانشکده مهندسی دریایی امیر کبیر که سال ۱۴۰۱ را تقریبا در سکوت گذراند. از دانشگاههای دیگر هم خبرهای زیادی در دست نیست. از دیگر فعالان هم خبر قابل قبولی رصد نشد. نمایشگاههای حوزه دریایی که برگزار شد از وجود پنلهای تخصصی و میزهای نقد و گفتوگو اندیشمندان خالی بودند. نشستهای خبری یا مصاحبهها و گزارشها در این بخش به حساب نمیآیند. سایر انجمنها و فعالان و کارخانجات بزرگ کشتیسازی و…هم سال را با روزه سکوت گذراندند و به مقوله تولید دانش و تضارب اندیشهها خیلی ورود نکردند. روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد و انجمن کشتیرانی و خدمات وابسته ایران تلاشی به عنوان سلسله نشستهای تخصصی شروع کردهاند که با حمایت جمعی از فعالان همراه شده است که قضاوت در باره آن اکنون ممکن نیست و باید دید در ادامه با چه نظم و ترتیب و با چه کیفیتی برگزار میشود و خروجی آن چیست؛ اما به هر روی، نفس عمل زیباست و کارشان کار بزرگی است.
نتیجه:
یک پدیده صنعتی- اقتصادی زمانی موفق است که تبادل نظر و تضارب اندیشه بین فعالان آن وجود داشته باشد. صنایع دریایی جدای از این قاعده نیستند. انتظار این است که متولیان امر با برنامهریزی مناسب، به گفتوگوی اندیشهها توجه و برای آن سرمایهگذاری کنند. تولید اندیشه و برقرار گفتمان بین اندیشمندان در حوزه دریا بسیار مهم است و ضمن کشف اندیشههای جدید، چهرههای موفق فکری بهتر تشخیص داده میشوند و نیز راههای همکاری باز میشود و مسیر رشد وتوسعه همگرا میشود. تبادل اندیشه و تجربه آن چیزی است که در دنیای پرسرعت امروز پذیرفته شده و برای شکلدهی گروههای فکری (THINK TANK) سرمایه گذاری میشود. این سرمایهگذاری بازدهی بسیار بالایی دارد و نتایج درخشانی در آن وجود دارد. ما نیز باید به این مهم توجه کنیم و بسترهای فکری گسترده برای استفاده مناسب از دریا باز کنیم. همافزایی اندیشه در تضارب اندیشه شکل میگیرد.
اول: جبههگیریهای شخصی
اولین نکتهای که در فعالیت فکری-قلمی در حوزه دریا متوجه شدم، وجود جبههگیریهای شخصی علیه همدیگر است که به جای تحلیل منطقی و علمی مسائل، جبههگیری شخصی بر اساس روابط فردی شکل میگیرد. افراد به جای این که به نقدعلمی نگرشها و بیانات یکدیگر بپردازند به نفد سوابق، تحصیلات و یا عملکردهای شخصی مبادرت میکنند و اساسا به اصل موضوع وارد نمیشوند. دیدگاه شخصی ازدیدگاه علمی متفاوت است و دو دانشمند هر چند که اختلاف شخصی داشته باشند و به اصطلاع عام، از همدیگر خوششان نیاید، اما در مقام علمی، سخن علمی میگویند. یکی از معروفترین مناظرههای تاریخ معاصر، مناظره مکتوب بین دانشمند بزرگ غربی برتراند راسل و اندیشمند شرقی علامه جعفری است که با وجود عدم امکان مقایسه این دو نفر از نظر اخلاقی و رفتاری، هیچ کنش و واکنش شخصی در مکاتباتشان دیده نمیشود و اصولا هیچکدام به این نکته کاری ندارد که طرف کیست و آیا اخلاق دارد یا ندارد یا مشروب میخورد یا نمیخورد یا… هیچ وجه اخلاق شخصی مورد توجه هیچکدام نیست؛ بلکه هر چه هست، منطق است و علم و است و استدلال. اما در حوزه دریاییها بیشتر مسائل شخصی وارد میدان میشود. مثلا وقتی میگوییم: نظر فلانی در مورد اقتصاددریامحور چنین است، میگوید: طرف مگر چهکاره است؟ یا وقتی میگوییم نگاه فلانی درمورد کشتیسازی چنین است، میگوید مگر فلانی چندتا کشتی ساخته است؟ یا فلانی اگر خوب بود که از فلانجا اخراجش نمیکردند! و ما هر چه تلاش کردیم که بفهمانیم میان اندیشه و نگاه فرد با سایر موارد رابطه مستقیمی وجود ندارد، فایده نداشت. به هر روی، اغلب میدانیم که اندیشه را با اندیشه باید پاسخ داد و پرداختن به حواشی فقط دلیل ضعف و به منظور فرار از هماندیشی و پاسخ شایسته است.
دوم: جبههگیریهای گروهی
آسیب دیگر در همین راستاست. یعنی جبههگیری گروهی. زمانی که یک بحث مطرح میشود و بین دو انجمن یا گروه مشترک است، یکی از آنها ورود به بحث را منوط به نبود دیگری میکند! دلیلش اختلاف صنفی یا گروهی یا انجمنی است. این استدلال ضعیف را به کار می برد که: ما با آنها کاری نداریم! و وقتی میگوییم موضوع بر سر یک نکته واحد و اندیشه منطقی و تحلیلی است و این ربطی به قبول یا عدم قبول صنفی یا گروهی ندارد، به خرجش نمیرود. تضارب اندیشه به آن معنا نیست که دو طرف همدیگر را قبول داشته باشند. تضارب اندیشه به معنای تضاد دیالکتیک افکار و تجارب است که بر مبنای تز، سنتز، آنتی تز عمل میکند و همواره ایدههای نو و طرحهای نو از دل تضارب اندیشهها میزایند و خلق میشوند.مبنای اندیشه هم مشخص است: استدلال علمی. علم هم مشخص است: دانستنیهای قابل اثبات. با این دو محور اصلی، آب و آتش هم کنار هم قرار میگیرند و میتوانند سخن بگویند که چرا خاموش میکند و چرا میسوزاند. این در حالی است که تضارب اندیشه بین اهالی دریایی بسیار اندک است و به ندرت رخ میدهد که میتواند از مهمترین آسیبهای این حوزه باشد.
سوم: ضعف برنامههای متولیان امر
تضارب اندیشه، مبنای تولید اندیشه است. اندیشه از برخورد اندیشههای ساخته میشود. اگر یک اندیشه بدون برخورد باشد، به مرور زمان میمیرد و از میان میرود زیرا اندیشه زمانی اندیشه میشود که در جهان افکار به نقد و بررسی برخورد کند. اندیشه سقراطی با تفکر افلاطونی همراه میشود و با اندیشه سقراطی برخورد میکند. مانند برخورد دو شهاب چنان انفجاری رخ میدهد که هزاران اندیشه نو از آن میبارد و این است که سیر اندیشه در دنیای تعلق، پایان نمیپذیرد و چهرههای فلسفی دیگری مانند سیسیرون، ست آگوستین، هابز، هگل، هایدگر، دکارت و… بر میخیزند و همچنان ادامه دارد و به هانتینگن و تافلر و هارینگتن و… میرسد و همچنان سیر میکند. در داخل کشور نیز، چنین است و اندیشمندان با نقد وبررسی اندیشههای داخلی و خارجی به برداشتهای نوین رسیده و بخش دیگری از جهان ناشناخته اندیشه را کشف میکنند.یکی از کمککنندههای بزرگ در این راه، برنامهسازانی هستند که در سطح دنیا و در ایران، برای تضارب اندیشهها برنامههای مناسبی ترتیب میدهند. دانشگاهها یکی از پایگاههای بزرگ تولید اندیشه در دنیا هستند و دانشگاههای ایران نیز کم از دنیا ندارند. اما در حوزه اقتصاددریا محور، هم ضعف دانشگاهی وجود دارد و هم ضعف سایر متولیان که برنامههای مشخص و مرتبی برای تضارب اندیشهها ندارند. از بزرگترین دانشگاهیان حوزه دریا، در سال ۱۴۰۱، چند خبر از برگزاری کنفرانسها، سمینارها یا نشستهای تخصصی داریم؟ رقم بسیار اندک است. دانشکده مهندسی دریایی امیر کبیر که سال ۱۴۰۱ را تقریبا در سکوت گذراند. از دانشگاههای دیگر هم خبرهای زیادی در دست نیست. از دیگر فعالان هم خبر قابل قبولی رصد نشد. نمایشگاههای حوزه دریایی که برگزار شد از وجود پنلهای تخصصی و میزهای نقد و گفتوگو اندیشمندان خالی بودند. نشستهای خبری یا مصاحبهها و گزارشها در این بخش به حساب نمیآیند. سایر انجمنها و فعالان و کارخانجات بزرگ کشتیسازی و…هم سال را با روزه سکوت گذراندند و به مقوله تولید دانش و تضارب اندیشهها خیلی ورود نکردند. روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد و انجمن کشتیرانی و خدمات وابسته ایران تلاشی به عنوان سلسله نشستهای تخصصی شروع کردهاند که با حمایت جمعی از فعالان همراه شده است که قضاوت در باره آن اکنون ممکن نیست و باید دید در ادامه با چه نظم و ترتیب و با چه کیفیتی برگزار میشود و خروجی آن چیست؛ اما به هر روی، نفس عمل زیباست و کارشان کار بزرگی است.
نتیجه:
یک پدیده صنعتی- اقتصادی زمانی موفق است که تبادل نظر و تضارب اندیشه بین فعالان آن وجود داشته باشد. صنایع دریایی جدای از این قاعده نیستند. انتظار این است که متولیان امر با برنامهریزی مناسب، به گفتوگوی اندیشهها توجه و برای آن سرمایهگذاری کنند. تولید اندیشه و برقرار گفتمان بین اندیشمندان در حوزه دریا بسیار مهم است و ضمن کشف اندیشههای جدید، چهرههای موفق فکری بهتر تشخیص داده میشوند و نیز راههای همکاری باز میشود و مسیر رشد وتوسعه همگرا میشود. تبادل اندیشه و تجربه آن چیزی است که در دنیای پرسرعت امروز پذیرفته شده و برای شکلدهی گروههای فکری (THINK TANK) سرمایه گذاری میشود. این سرمایهگذاری بازدهی بسیار بالایی دارد و نتایج درخشانی در آن وجود دارد. ما نیز باید به این مهم توجه کنیم و بسترهای فکری گسترده برای استفاده مناسب از دریا باز کنیم. همافزایی اندیشه در تضارب اندیشه شکل میگیرد.