رضا زیرک
تاریخی ترین حماسه دریایی در خلیج فارس در هفتم آذرماه 1359 به دست دلاورمردان نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران رقم خورد. در این روز رزمندگان فداکار نیروی دریایی درسی آموزنده به دشمن آموختند که تا پایان جنگ، ناوچه های عراقی از رویارویی با نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران وحشت داشتند.
رژیم بعث عراق اعلام نموده بود، نیروی دریایی ارتش ایران هیچگونه خسارتی به سکوهای نفتی و سکوهای صدور نفت عراق وارد نکرده است. دلاوران نیروی دریایی بر آن شدند تا ضرب شصت محکمی به دشمن وارد ساخته و ضمن ساقط کردن نیروی دریایی دشمن، بار دیگر حاکمیت و قدرت جمهوری اسلامی را در خلیج فارس به اثبات رسانند.
در یک درگیری شدید که از سپیده دم هفتم آذر ماه سال 1359 آغاز شد، قهرمانان سرافراز نیروی دریایی ارتش با اتکا به ذات پروردگار، طی عملیاتی موسوم به “مروارید” تبلور قدرت اراده خداوندی را علیه باطل متجلی ساختند و به مزدوران دریایی بعثی که نوکری بیچون وچرای استکبار جهانی را میکردند، درس تلخی دادند. لحظات اولیه این عملیات متهورانه دریایی که عملاً ابتکار عمل به دست دریادلان توانمند نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود، بسیاری از نفرات دشمن که برروی ناوها و ناوچههای جنگی خود مستقر بودند به هلاکت رسیدند و بسیاری نیز خود را تسلیم نمودند. در ادامه عملیات موفقیت آمیز «مروارید» سکوهای نفتی البکر والامیه، برای اولین بار به دست پرسنل نیروی دریایی ارتش افتاد و این دو سکوی نفتی که جنبه حیاتی برای دشمن زبون داشتند، پاکسازی گردیدند و پس از آن میزان جریان صدور نفت عراق به خارج، از طریق خلیج فارس عملاً به صفر رسید.

عملیات مروارید در هفتم آذر ماه 1359تنها عملیات جنگی نیروی دریایی نبود؛ بلکه، عملیات سرآغاز دفاعی بسیار مقدس و مهم در انجام مأموریت عظیم و حساس نیروی دریایی بود که رزمندگان نیروی دریایی به یاری خداوند منان در حراست و پاسداری از آبهای خلیج فارس و دریای عمان و تنگه هرمز، توانستند در طول 8 سال دفاع مقدس به خوبی از انجام وظایف خطیر، سرافراز بیرون آیند.
در اوایل جنگ که نبرد در همه ابعاد(در مرزهای زمینی وهوایی و دریایی) در جریان بود، رزمندگان اسلام در هوا و زمین حماسهها میآفریدند. خلیج فارس آخرین لحظات آرامش قبل از طوفان را میگذراند. اگرچه همه چیز به ظاهر آرام به نظر میرسید؛ اما نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در تلاطم و جنب و جوشی وصف ناپذیر به سر میبرد.
نیروی دریایی متدین و جوان، خود را برای یک نبرد طولانی و سرنوشتساز آماده مینمود. طبیعت عملیات دریایی چنین ایجاب میکرد که تمام جوانب دقیقاً مورد بررسی قرارگیرد. مسئولان وفرماندهان دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با دور اندیشی وشناخت کافی و با توجه به اینکه عملیات نظامی در دریا ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، بین المللی را در بر خواهد گرفت، چند روز بعد از آغاز جنگ، اقدام به صدور اعلامیه نظامی نمودند و بخش عظیمی از خلیج فارس را منطقه جنگی اعلام کرد. از آن زمان عملاً عراق در محاصره دریایی نیروهای جمهوری اسلامی ایران در آمد و راه مواصلات دریایی عراق به بندر بصره و امالقصر قطع شد.

پس از گذشت سه هفته از عملیات موفقیت آمیز موسوم به شهید صفری (درآبانماه59)، که به منظور تخریب سکوهای نفتی دشمن بنام البکر والعمیه اجراء گردید، طرح عملیات مروارید به مورد اجراء درآمد .
نیروی رزمی 421 مستقر در بوشهر که از اولین روز جنگ، فرماندهی کل عملیات دریایی را در منطقه خلیج فارس و دریای عمان بر علیه دشمن به عهده داشت، پس از موفقیت اولین طرح مربوط به انهدام سکوهای نفتی مزبور، تصمیم گرفت برای حفظ سیادت دریایی از پایانه نفتی البکر و العمیه به عنوان سرپل و پستهای دیده استفاده نماید و با در اختیار گرفتن سکوهای مزبور کنترل کامل یگانهای رزمی سطحی، هوایی و تجاری عبوری دشمن از بنادر امالقصر و بندر نفتی فاو را عملی سازد. این طرح به منظور دیدهبانی، غافلگیری وکشاندن یگانهای رزمی دشمن به دریا، به مرحله اجرا درآمد.

وضعیت دشمن و نیروهای خودی
در مدت سه هفته پس از انجام عملیات موفقیت آمیز شهید صفری که بر روی ترمینالهای نفتی البکر و العمیه انجام گرفت، دشمن تلاش مضاعفی را در جهت بکارگیری و بهرهبرداری مجدد از سکوهای یاد شده به عمل آورده بود و تعدادی از نظامیان عراق جهت پاسداری از سکوها و اقدامات شنودی بر روی آنها مستقر شده بودند؛ بطوریکه، تحرکات نیروهای دریایی عراق رو به افزایش نهاده بود. اما به دلیل خسارت سنگین وارده به تاسیسات سکوها، نیروهای عراقی نیاز به پشتیبانی آمادی زیادی داشتند که به دلیل نا امنی منطقه این کار با دشواری انجام میشد وروحیه دشمن نیز بسیار متزلزل بود.
در آن سوی میدان؛ بارزترین مشخصه نیروهای خودی، روحیه ایثارگری وشهادت طلبی بود که بهواسطه انجام موفقیت آمیز در عملیات گسترده توسط نیروهای خودی تقویت شده بود. نیروی رزمی 421 مستقر در بوشهر هماهنگی لازم جهت انجام یک عملیات برون منطقهای مشترک با نهاجا را به عمل آورده بود و تمرینات لازم در این رابطه که پیش بینی شده بود به اجرا درآمد و در عمل، موجب موفقیت در بکارگیری، کنترل و هدایت هواپیماهای جنگنده نیروی هوایی توسط واحدهای شناور نداجا ودر نتیجه اجرای یک عملیات منسجم گردید.
بکار گیری همزمان نیروهای تکاور، واحدهای شناور، هواپیماهای نهاجا و واحدهای پروازی نداجا بصورت گسترده، ناشی از آمادگی قابل توجه نیروها ومناسب بودن طرح ریزیها در زمان اجرای عملیات بود.
اهداف مورد نظر عملیات
– نابودی بخش قابل توجهیازنیروهای دریایی عراق
– متوقف نمودن باقیمانده نیروهای دریایی دشمن در بندر امالقصر
– سیادت دریایی جمهوری اسلامی ایران در تمام خلیج فارس و دریایعمان
– جلوگیری از صدور نفت عراق به منظور اختلال در نظام اقتصادی دشمن
– قطع کلی ارتباط دریایی دشمن و خطوط مواصلاتی آن یا محدود نمودن آن به آبهای داخلی
– محروم نمودن کشور عراق از استفاده سکوهای مذکور به عنوان یک نقطه آفندی بر علیه واحدهای سطحی و هوایی جمهوری اسلامی ایران محروم نمود
– ایجاد پست دیدهبانی در سکوی البکر برای نیروهای خودی جهت اعمال کنترل به ترددهای احتمالی وآتی دشمن
شاخصه ها و ویژگی های عملیات
تمرکز قوای نیروهای دریایی دشمن در منطقه شمال غرب خلیج فارس که در برگیرنده حساس ترین و حیاتی ترین تاسیسات کشور عراق در دریا یعنی ترمینال های نفتی البکر و العمیه می گردید، موجب شد جهت وارد نمودن ضربه اساسی و قطع کامل خطوط مواصلاتی دریایی و بویژه صدور نفت کشور عراق این منطقه جهت انجام عملیات انتخاب گردد.
انجام عملیات دریایی به گستردگی عملیات مروارید در تاریخ کشور اسلامی بی سابقه بود. در واقع از اولین مراحل طرح ریزی تا پایان مراحل اجرایی و حتی در عملیات تجسس ونجات با ابتکار، خلاقیت، نوآوری و قبول مسئولیت فرماندهان وکارکنان همراه بود.
با توجه به اینکه این عملیات گسترده و سراسر با ایثارگری و روحیه شهادت طلبی کارکنان همراه بود، لذا از ویژگیهای زیر برخوردار بود:
- درگیر شدن داوطلبانه ناوچه پیکان با 5 فروند ناوچه موشک انداز دشمن
- پیاده شدن تکاوران در وضعیت بسیار نامناسب عملیاتی وجوی و انجام عملیات به بهترین وجه ممکن
- نزدیک شدن وکنترل بالگردها به محل فرود سکوها که بشدت آسیب دیده و بسیار خطرناک بود، که با مهارت و شجاعت خلبانان انجام شد و بسیاری موارد دیگر.
نتایج عملیات مروارید
1- انهدام هسته اصلی نیروی دریایی عراق و زندانی نمودن باقیمانده یگانهای دشمن در بندر امالقصر
2- قطع کامل صادرات نفتی عراق که از پایانههای نفتی البکر و الامیه به دنیای خارج در جریان بود.
3-استیلای کامل نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تا پایان جنگ تحمیلی 8 ساله بر خلیج فارس و دریای عمان، به طوری که در تمام این مدت حتی یک شناور اعم از تجارتی ونظامی نتوانست از مبداء و یا به مقصد بنادر عراق، از این آبراه عبور نماید. در واقع کشور عراق در تمام طول جنگ جبهه دریا را از دست داد و آنرا در اختیار نداشت. در شرایط عکس و اینکه اگر عراق در جنگ دریایی پیروز میشد، مطمئناً شرایط بسیار متفاوتی را در جنگ تحمیلی 8 ساله ایجاد مینمود.
لازم به یادآوری است که عراق در مدت حدود سه سال بعد از عملیات مروارید، تقریباً هیچ تحرک نظامی در صحنه خلیج فارس نداشت. ورود هواپیماهای جدید عراق و جنگ نفتکشها سه سال بعد از این واقعه شروع شد.
- انهدام سکوهای البکر والامیه که میتوانست بعنوان پایگاههایی برای کنترل تردد کشتیرانی خودی در شمال خلیج فارس توسط دشمن مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
- تجارت دریایی ایران و تأمین مایحتاج وارزاق عمومی با اقتدار کامل تا پایان جنگ تحمیلی از طریق دریا.

اثرات عملیات مروارید
بهواسطه گستردگی واهمیت عملیات که موجب قطع کامل صدور نفت عراق و انهدام بخش اعظم نیروی دریایی دشمن گردید، نیروهای دریایی عراق تا پایان جنگ جرأت حضور در دریا را نداشتند و اقتدار و سیادت دریایی جمهوری اسلامی ایران تا پایان جنگ تحمیلی به طور کامل تأمین گردید.
معمولاً یکی از دستاوردهای مهم جنگی، کمبود ارزاق ویا قحطی وعدم امکان صدور کالا از طریق راههای آبی میباشد که در تاریخ جنگ های دریایی بسیار به چشم میخورد. بعضی از کشورها به علت محاصره اقتصادی قادر به تهیه ارزاق برای مردم نبودند که در اثر آن بسیاری افراد از گرسنگی و سرما در طول جنگ تلف شدند. ولی در طول 8 سال دفاع مقدس در کشور جمهوری اسلامی ایران شاهد بودیم علیرغم برخی کمبودها، ارزاق اساسی بهراحتی در اختیار مردم قرار می گرفت و صادرات کالا و نفت نیز به روال عادی انجام میشد و این امر مگر با اراده ارتشی قدرتمند که بتواند سیادت خود را در دریا،هوا و زمین کسب نماید، میسر نبود.
نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، دوش به دوش سایر نیروهای مسلح به منظور کسب این سیادت با تلاش شبانهروزی و بی وقفه ضمن حفاظت از خطوط مواصلات ومنافع ملی کشور اسلامی خود دشمن را از استفاده دریا محروم نمود.
برای تثبیت سیادت دریایی، لازم بود طرحهایی بهمورد اجرا گذارده شوند تا نیروهای دشمن منهدم شده و یا توانایی انجام عملیات در دریا از آنها سلب شود. لذا لازم بود حلقه محاصره تنگتر شده وبهداخل آبهای عراق نفوذ ونقطهای حساس اشغال شود تا نیروهای عراقی برای مقابله با ما مجبور به خروج از بندر گردند.
عملیات تسخیر سکوهای البکر والامیه و انهدام آنها توسط نیروی دریایی با پشتیابی نزدیک وپوشش هوایی نیروی هوایی قدرتمند ما صورت گرفت تا آنجا که نیروهای دریایی وهوایی عراق مجبور به خروج از بندر شدند وبخش اعظم نیروی دریایی عراق در این عملیات قهرمانانه توسط نیروهای اسلام منهدم و هسته اصلی نیروی دریایی عراق نابود گردید؛ بطوری که، تا به امروز خلیج فارس نشانهای از حضور مؤثر یگانهای شناور عراق را ثبت ننموده است. با درسهایی که دشمن در عملیات مروارید از کارایی و تجربه دلاور مردان ارتش توحید گرفت سیاست ضربه و فرار را در مقابل نیروی دریایی بیشتر کرد. زیرا نه قدرت یک عملیات گسترده را داشت ونه از شجاعت و ورزیدگی مطلوب برخوردار بوده عراقیها، در طول جنگ و در اجرای سیاست ضربه وفرارش دو فروند ناوچه موشک انداز خود را در عملیات محدود دریایی از دست دادند.

پس از تلاشهای فراوان و بی نتیجه آنها در دریا، عراق تغییر سیاست داده وبه خرید تسلیحات موشکی ساحل به دریا (از نوع کرم ابریشم) وهوا به سطح (از نوع اگزوست) اقدام نمود. زیرا بدین طریق میتوانست بدون اینکه با نیروهای اسلام مستقیماً درگیر شود، موشکهای خود را از راه دور پرتاب نماید.
نیروی دریایی ارتش با هماهنگی نیروی هوایی، بهمنظور مقابله با این تهدیدات، طرح اسکورت کشتیهای بازرگانی را عملی ساخت وفقط در طول سال 66 بیش از 1600 فروند کشتی تجارتی و نفتکش به بنادر خودی تردد نمودند.
عراقیها زمینه حملاتی خود را هر چند مدت یکبار به ناوگان تجاری ایران وارد میآورد، شروع نمود. ولی ما شاهد بودیم که با انهدام چندین فروند هواپیما و بالگرد وهزینههای مالی گزاف که این موشک پرانیها برای عراق در برداشت ضررهای آن با چند مورد خسارت به کشتیهای بازرگانی خودی قابل قیاس نبود وهمچنان کاروان کشتیهای تجاری ونفتکش خودی به بنادر ایران در تردد بودند.
همچنین نیروی دریایی به موازات اسکورت کشتیهای تجاری و نفتکش، عملیات بازرسی کشتیهای بازرگانی در خلیج فارس را در مورد کشتیهایی که مشکوک به حمل کالا برای کشور متخاصم بودند، در مقابل چشم ناوگان ناتو و با قدرت کامل بهمورد اجرا میگذارد. بدین ترتیب عراق مجبور به استفاده از سایر بنادر در خارج از خلیج فارس و توسط حامیان خود گردید. در طول این عملیات بیش از هزاران فروند کشتی مورد بازرسی قرار گرفت وتعداد قابل توجهی از آنها توقیف شدند.
ارتش عراق بموازات تهاجمات خود به کشتیهای بازرگانی ونفتکش ما، اقدام به مین گذاری خطوط مواصلات دریایی ایران نمود که با عکس العمل شدید نیروی دریایی ارتش مواجه وعملاً این اقدام دشمن نیز با شکست مواجه شد.

تداوم تهاجمات دشمن به منافع حیاتی و اقتصادی و پایانههای نفتی و عملیات نیروهای مسلح ارتش جمهوری اسلامی ایران در هوا، زمین و دریا موجب احساس خطر غرب از این ناحیه شد.در این راستا، آنها به بهانه اسکورت نفتکشهای کویت ولی در اصل بمنظور حفظ رژیم عراق، نیروهای فرامنطقهای را به خلیج فارس اعزام نمود. بطوری که حدود 80 فروند یگان شناور از جمله ناوهای هواپیمابر، بالگردان بر، رزمناو، ناوشکن و ناو مین جمع کن در اقیانوس هند، دریای عمان و خلیج فارس در برابر نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران صف آرایی کردند ولی نیروی دریایی، مأموریتهای محوله خود را با قدرت کامل ادامه داد و حرکات آنها را تحت کنترل و نظارت خود درآورد.